سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه تنها با افراد بی عیب برادری کند، دوستانش اندک شوند . [امام صادق علیه السلام]
 
شنبه 102 دی 16 , ساعت 8:53 عصر
1

برآورد امنیتی دستگاه‌های اسرائیل این بود که امسال در عید سال نو، ‌گروه‌های فلسطینی در کرانه باختری، سعی خواهند کرد بیشترین عملیات را انجام دهند.

سرویس سیاست مشرق- طوفان‌الاقصی یک نقطه عطف تاریخی و فصل نوینی در مقاومت فلسطین، بلکه مقاومت جهان اسلام و حتی دنیا است، زیرا مختصات و مؤلفه‌هایی دارد که آن را از دیگر عملیات مشابه در قبل متمایز می‌کند. مقاومت فلسطین با الگوگیری از مقاومت لبنان و مقاومت یمن و توجه در آموزه‌ها و عبرت‌های آن جنگ‌ها، به عملیاتی بی‌نظیر دست زد که پیامدهای آن بر فرض محال اگر غزه را صهیونیست‌ها شخم بزنند و با خاک یکسان هم کنند، ماندگار و به زوال سریع‌تر رژیم غاصب منتهی خواهد شد.

تا پیش از عملیات طوفان الاقصی صهیونیست‌ها تلاش می‌کردند با تصویرسازی کاذب از خود و امنیتی‌سازی فضای بیرونی در جنگ اطلاعاتی پیروز باشند، اما در حال حاضر ناتوانی جامعه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به حدی است که هنوز نمی‌دانند که مسلسل‌های کنترل از راه دور در مرز چگونه از کار افتاده است.

مسئله جنگ در غزه و آینده آن از یک سو و نیز معادلات محو رژیم صهیونیستی از صحنه از سوی دیگر باعث شده است تا «مشرق» در سلسله گفتگوهایی با کارشناسان به تحلیل راهبردهای میدانی و دیپلماتیک پرداخته و آن را از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار دهد.

مسعود اسداللهی که سابقه‌ای طولانی در شناخت گروه‌های مقاومت به ویژه مقاومت فلسطینی دارد در یک گپ‌وگفت طولانی از فراز و فرودهای اشغال گفته و کلید حل مسئله را بازگو کرده است، این پژوهشگر حوزه مقاومت معتقد است که ترمیم‌ناپذیری شکست در عملیات طوفان الاقصی برای صهیونیست‌ها به ماهیت این رژیم بر میگیردد. معروف است که می‌گویند همه دولت‌ها ارتش دارند اما اسرائیل ارتشی است که دولت دارد.

روایتی ناگفته از غافلگیری صهیونیست‌ها در 7 اکتبر/ عملیات طوفان‌الاقصی محصول دو سال کار اطلاعاتی است/ حماس برنده جنگ نامتقارن است/ موساد با اطلاعات ارتش اسرائیل دچار اختلاف شده است/ چرا ایران به غزه نیرو اعزام نمی‌کند؟

در این گفتگو سعی کردیم ابهامات موجود درباره ابعاد عملیات 7 اکتبر را با مسعوداسداللهی مطرح کرده و پاسخ‌های ایشان را تشریح کنیم.

در ادامه گفتگوی پایگاه خبری و تحلیلی مشرق با دکتر مسعود اسداللهی را می‌خوانید:

***************

** عملیات طوفان‌الاقصی را باید از همان مبدأ آن در مسجدالاقصی بررسی کرد، این اقدام یعنی توجه به این موضوع که ضربه هفت اکتبر یک اقدام کاملاً فلسطینی است.

گروه‌های فلسطینی از سال‌ها قبل اعلام کرده بودند که مسجدالاقصی خط قرمز آن‌ها است. درباره اینکه علت این عملیات چه بود، خیلی بحث شده و انواع و اقسام دیدگاه‌ها مطرح است، مثلاً عنوان عملیات را طوفان غزه یا فلسطین نگذاشتن بلکه طوفان الاقصی گذاشتند، یعنی موضوع روی مسجدالاقصی است.

** درواقع خط قرمز گروه‌های فلسطینی مسجدالاقصی است؟

بله خط قرمز گروه‌های فلسطینی مسجدالاقصی بوده است. معنایش این است که در هر موضوعی جز مسجدالاقصی، اسرائیل دست به تجاوز بزند، این‌ها از خودشان دفاع خواهند کرد، اما در بحث مسجدالاقصی می‌گویند ما بحثمان فرق می‌کند، این مربوط به جایگاه مسجدالاقصی است. اگر شواهد و قرائن نشان دهد که مسجدالاقصی در یک خطر واقعاً اساسی قرارگرفته است، ‌ در آن زمان آفند خواهیم کرد، پدافند نخواهیم کرد، یعنی ما اقدام به حمله خواهیم کرد، چراکه اگر منتظر بمانیم و مسجدالاقصی ویران شود، دیگر حمله ما هم فایده‌ای ندارد.

** حماس چند ماه قبل از عملیات هفت اکتبر اخطار داد که رژیم صهیونیستی از این خط قرمز عبور نکند...

اما اسرائیلی‌ها جدی نمی‌گرفتند، اصولاً آن زمان گروه‌های فلسطینی را جدی نمی‌گرفتند، طوفان الاقصی باعث شد که این‌ها دیدشان به گروه‌های فلسطینی فرق کند. تا قبل از جنگ اسرائیلی‌ها می‌گفتند این‌ها نهایتاً تعدادی راکت دارند، اما خطر وجودی ندارند، نهایتاً چند روز می‌خواهند راکت بزنند.

** اما محاسبات دشمن غلط بود و به قول حضرت آقا شکست ترمیم‌ناپذیر خوردند.

به این دلیل که رژیم صهیونیستی فلسطینی‌ها را در این حد و اندازه نمی‌دیدند، ‌ بیشتر از حزب‌الله می‌ترسیدند، همین‌الان هم در بحث نظامی روی حزب‌الله یک حساب دیگری باز می‌کنند.

** خب صهیونیست‌ها جدی نگرفتند، سؤال این است که چه اتفاقی افتاده بود که حماس این عملیات را اجرا کرد؟

این برمی‌گردد به انتخابات پارسال که در رژیم صهیونیستی برگزار شد. سال قبل همین ایام بود که انتخابات کنست در رژیم برگزار شد؛ ولی به خاطر نتایج انتخابات تشکیل دولت تقریباً یک ماهی هم طول کشید، اگر خاطرتان باشد دقیقه نود دولت تشکیل شد. علت این بود که در اسرائیل باید دولت ائتلافی باشد (مانند همیشه) در اسرائیل هیچ حزبی اکثریت مطلق نیست. اما این دفعه یک تحولی ایجادشده بود، احزابی که قبلاً حاضر به ائتلاف به نتانیاهو بودند، ‌ این بار حاضر به ائتلاف با او نبودند، به خاطر عهدشکنی و وعده‌های دروغی که نتانیاهو به آن‌ها داده بود و عمل نمی‌کرد. مثلاً در آخرین باری که نتانیاهو نخست‌وزیر بود، با بنی گانتس دولت ائتلافی تشکیل داد، قرار بود دو سال اول نتانیاهو نخست‌وزیر باشد و دو سال بعد بنی گانتس یا بنت.

** اما وقتی موعد تحویل قدرت رسید نتانیاهو زد زیر همه‌چیز...

این کار باعث شد تا دوباره همه‌چیز به انتخابات زودهنگام برسد و در انتخابات رأی اکثریت را نتانیاهو نتوانست به دست آورد و ائتلاف مقابل با یکی دو رأی بالاتر (تعداد اعضای کنست) توانست دولت را تشکیل دهد که همان بنت نخست‌وزیر شد. دیگر ازآنجا به بعد واقعاً رابطه نتانیاهو با این احزاب راست لائیک، به سمت بدتر شدن رفت.

 

** این راست‌های لائیک خودشان را معتدل می‌دانند اما خیلی هم افراطی هستند، اما در مقایسه با احزاب دینی افراطی از افراط کمتری برخوردار هستند.

در انتخابات سال گذشته، نتانیاهو خیلی تلاش کرد با آن‌ها ائتلاف کند تا دولت تشکیل دهد اما آن‌ها قبول نکردند و گفتند محال است با تو ائتلاف کنیم ازاین‌رو مجبور شد بیاید سراغ احزاب دینی صهیونیست.

** این احزاب دیدگاهشان در بحث صهیونیست با احزاب لائیک فرق می‌کند.

آن‌ها تعریفی که از دولت اسرائیل دارند، یک تعریف قومیتی است. قوم یهودی که دولت تشکیل داده است. طرف راست‌های لائیک یا چپ‌ها این است که دولت اسرائیل دولتی لائیک و دموکراتیک است؛ اما گروه‌های دینی تعریفشان کاملاً فرق می‌کند، می‌گویند دولت یهودی دولتی است که به‌صورت خالص یهودی است و باید شریعت یهود را اجرا کند، به همین دلیل تا الان در اقلیت بودند، اما به علت تغییری که در ترکیب اجتماعی جامعه صهیونیستی اتفاق افتاده است، به مرور این‌ها قدرت گرفته‌اند، ‌ به‌گونه‌ای که در این انتخابات تنها گزینه‌ای که برای نتانیاهو مانده بود، ائتلاف با این احزاب دینی بود.

** احزاب بسیار تندرو و خشک‌مغز که اعتقادات جزمی دارند...

آن‌ها بر اساس خرافات یهودی رفتار می‌کنند، مثلاً نتانیاهو تلاش می‌کرد که با این‌ها ائتلاف درست کند، ‌ اما آن‌ها شرایط عجیب‌وغریب برای نتانیاهو گذاشته بودند، مثلاً یک موردش این بود که در روز شنبه که روز دینی است و کار کردن در آن روز ازنظر این‌ها حرام است. اگر نتانیاهو می‌پذیرد در روز شنبه نیروگاه‌های برق خاموش شود، بیمارستان‌ها تعطیل شود، خدمات عمومی و دولتی ارائه نشود، ما با تو ائتلاف می‌کنیم. سر این شرطشان هم سفت ایستاده بودند.

** نتانیاهو چگونه توانست با این‌ها تفاهم کند؟

نتانیاهو چون خیلی آدم مکاری است، ائتلاف با این‌ها را گذاشت برای دقیقه نود، یک مهلت زمانی بود که اگر در این مهلت دولت تشکیل می‌داد که خب مشکلی نبود، اما اگر آن مهلت می‌گذشت، نفر بعد که از معارضین و چپ‌ها بود باید دولت تشکیل می‌داد.

نیم ساعت قبل از اینکه مهلت تمام شود، نتانیاهوپیغام فرستاد که اگر با شرایط من ائتلاف تشکیل دادید، ‌ وزیر می‌شوید و الا همه‌مان می‌رویم کنار و چپ‌ها می‌آیند. این‌ها هم بالاخره پذیرفتند و دولت تشکیل شد.

** خود صهیونیست‌ها گفتند این دولتی که تشکیل‌شده است، تندروترین، متعصب‌ترین و خشک‌مغزترین دولت تاریخ اسرائیل است (بااینکه این‌ها ازنظر ما همه‌شان افراطی هستند) ولی آش چقدر شور شده بود که خودشان می‌گویند این‌ها افراطی هستند.

اما همین افراطی‌ها وزارتخانه‌های مهمی را هم گرفتند. یکی وزارتخانه امنیت ملی است، همین بن‌گویر الان وزیر امنیت ملی است که معادل وزارت کشور ما است. درحالی‌که بن گویر خود بزرگ‌ترین چالش امنیت ملی است، نوع کارهایی که انجام می‌دهد باعث شده است که به‌شدت امنیت سلب شود و این جنگ هم در واقع پاسخی به این قصه بود.

این گروه‌های دینی یک اعتقادی دارند. در سال 1948 که اسرائیل تشکیل‌شده این‌ها می‌گویند پدران ما اشتباه کردند. به‌جای اینکه همه ملت فلسطین را اخراج کنند، فقط دوسوم را اخراج کردند. یک‌سوم در غزه و کرانه باختری و سرزمین‌های 48 ماندند. الان می‌گویند مصیبتی را که گرفتارش هستیم را ببینید؛ می‌گویند حالا ما می‌خواهیم اشتباه پدرانمان را تصحیح کنیم و می‌خواهیم تمام فلسطینی‌های موجود را کوچ بدهیم!

** این‌ها در جلسات رسمی خود می‌گویند که آن‌ها (فلسطینی) که در کرانه باختری هستند بروند اردن، آن‌هایی که غزه هستند بروند مصر، این‌هایی که در سرزمین‌های 48 هستند هرجا می‌خواهند بروند، این یعنی زیر سؤال بردن ماهیت فلسطین و فلسطینی.

ببینید، وقتی می‌گویند دولت خالص یهودی فقط منظورشان فلسطینیان مسلمان نیست، بلکه فلسطینیان مسیحی نیز باید اخراج شوند و باید کل مظاهر اسلام و مسیحیت از بین برود یعنی یک هویت یهودی برای فلسطین درست کنند که بگویند اینجا برای یهودی‌ها بوده است. این است که نه می‌خواهند مسجدی باقی بماند و نه کلیسایی.

حضرت مسیح متولد فلسطین است و تمام وقایع مهم زندگی ایشان در این سرزمین رخ داده است. می‌گویند شروع پروژه مجدد اخراج فلسطینی‌ها با تخریب مسجدالاقصی است، چون مسجدالاقصی نماد هویت اسلامی فلسطین است. می‌گویند باید این مسجد را تخریب کنیم و ازآنجا یک جنگی شروع می‌شود و در این جنگ باید فلسطینی‌ها را اخراج کنیم. به همین دلیل این بن گویر اعتقادش بر این بود، از جایگاه خودش استفاده می‌کرد و اقدامات تحریک‌آمیز انجام می‌داد، هر هفته شهرک‌نشینان افراطی را با حمایت پلیس وارد مسجدالاقصی می‌کرد، این‌ها هم حمله می‌کردند به فلسطینی‌ها، به نمازگزارها، اقدام به تخریب و جسارت می‌کردند، همیشه درگیری بود در مسجدالاقصی.

روایتی ناگفته از غافلگیری صهیونیست‌ها در 7 اکتبر/ عملیات طوفان‌الاقصی محصول دو سال کار اطلاعاتی است/ حماس برنده جنگ نامتقارن است/ موساد با اطلاعات ارتش اسرائیل دچار اختلاف شده است/ چرا ایران به غزه نیرو اعزام نمی‌کند؟

** در آن زمان خطر در حال جدی‌تر شدن بود تا رسیدیم به تابستان که تنش خیلی بالا رفته بود و به خاطر همین حماس شروع کرد به اخطار دادن که ما ساکت نخواهیم نشست و این خط قرمز ما است.

البته صهیونیست‌ها هم جدی نگرفتند. حزب‌الله هم‌چنین موضع مشابهی از قبل اعلام کرده بود که مسجدالاقصی خط قرمز ما است، ما یک گروه اسلامی هستیم، هیچ گروه اسلامی در دنیا نیست که مسجدالاقصی برایش مهم نباشد. فلسطینیان وقتی دیدند که نتانیاهو توجهی ندارد و دست این یهودیان افراطی را باز گذاشته است و حتی این یهودیان افراطی هم اهمیتی برای نتانیاهو قائل نیستند، تصمیم به انجام این عملیات گرفتند.

** البته این عملیات ازنظر اطلاعاتی دو سال برای اجرایش کارشده بود...

بله؛ تاریخ را هم خیلی دقیق انتخاب کردند، چون نیمه اول مهرماه هرسال، عید یهودیان است، ‌ عید سال نو، یک عید مفصلی است و دو هفته تعطیل هستند و یهودیان سراسر دنیا به اسرائیل می‌آیند. تعداد زیادی توریست می‌آید. برای اسرائیل خیلی مهم است که این دو هفته امنیت باشد. امسال درجه اهمیت آن برای اسرائیل بالا رفت، ‌ چون یک سال نیم بود که حرکات امنیتی در کرانه باختری شروع‌شده بود.

** برآورد اطلاعاتی رژیم از این عملیات چه بود؟

برآورد امنیتی دستگاه‌های اسرائیل این بود که امسال در عید سال نو، ‌گروه‌های فلسطینی در کرانه باختری، سعی خواهند کرد بیشترین عملیات را انجام دهند و تا می‌توانند یهودی بکشند چون اجتماعات یهودی زیاد خواهد بود، ازاین‌روی تمام ثقل نظامی، امنیتی را گذاشتند روی کرانه و این منطقه را حسابی بست.

** این باز و بسته کردن‌های مکرر از سوی رژیم نقطه عطف ماجراست که به آن پرداخته نشده است و در پشت آن تمام ارزیابی‌های اطلاعاتی دشمن را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دقیقاً، بین مرزهای سرزمین‌های 48 با غزه و سرزمین‌های 48 با سرزمین‌های 67 رفت‌وآمد است، چون هرروز تعداد زیادی کارگر ساده از این مناطق خصوصاً غزه وارد مناطق 48 می‌شوند، کارگر روزمزد هستند، در پروژه‌های عمرانی و خدماتی و ... کار می‌کنند. این‌ها مجوزهای موقت برای کاردارند و صلاحیت امنیتی‌شان برای کار کردن تأیید می‌شود. در این میان اسرائیل هم سعی می‌کند از این‌ها جاسوس بگیرد و در این زمینه خیلی موفق بوده، خیلی از این‌ها ازنظر مالی تحت‌فشار هستند، اما در این مقطع، دو هفته عید، این ورود و عبورها را نیز بستند؛ یعنی کلاً مرز را بستند. واقعاً تحرک برای فلسطینی‌ها در این دو هفته سخت شده بود، نتیجه این شد که آن دو هفته بدون هیچ عملیاتی از سوی فلسطینی‌ها برگزار شد، اعیاد از دید اسرائیلی‌ها خیلی خوب برگزار شد، امنیت بسیار بالابود، خوشحال بودند که هیچ اتفاقی نیفتاد و به تمسخر فلسطینی‌ها پرداختند که مسجدالاقصی خط قرمز این‌ها بود.

** اما غافل از اینکه محمد ضیف و حماس روی آخرین روز تعطیلات برای عملیات برنامه‌ریزی کرده‌اند...

یعنی شنبه، هفت اکتبر، روز آخر تعطیلات بود، خب این تاریخ خیلی هوشمندانه انتخاب‌شده بود. اولاً روز آخر تعطیلات بود، طرف به خودش می‌گفت اگر قرار بود اتفاقی رخ دهد باید دو هفته گذشته رخ می‌داد، با خیالت راحت روز آخر را می‌گذرانیم، همه هم خواب بودند زیرا تا آخر شب جشن بود. دوم اینکه تعطیل هفتگی هم بود زیرا شنبه خودش تعطیل هفتگی است. سوم اینکه سالروز جنگ 1973 هم است، با یک برنامه‌ریزی خیلی دقیق، یک عملیات ترکیبی و پیچیده، ازنظر حفاظتی و اطلاعاتی بسیار موفق انجام شد.

** عملیات طوفان الاقصی را از زاویه ایرانی هم می‌شود نگاه کرد؟

عملیات حماس یک عملیات بی‌نظیر است اما برای ما هم فرصت است و هم تهدید، فرصت است چون ارتش اسرائیل که برای مهم‌ترین تهدید است، آن‌چنان خورده است که دیگر حالا حالاها می‌تواند واقعی علیه ما باشد، مگر اینکه عملیات‌های امنیتی، ترور و امثالهم انجام دهند، ولی برای جنگ با ایران دیگر کارایی ندارد تا از این شوک بیرون بیایند خیلی طول می‌کشد، نتانیاهو را بسیار تضعیف کرده است.

نتانیاهو بعدازاین عملیات، اگر با همین نتیجه تمام شود، آینده سیاسی‌اش به پایان خواهد رسید، مانند اولمرت، در جنگ 33 روزه نخست‌وزیر بود، به لبنان حمله کرد و گفت هدف آن نابودی حزب‌الله است، اما کجا تهدید است؟ جایی که جنگ کلاسیک را بی‌معنا کرده و به جنگ‌های ایذایی ضریب می‌دهد.

** برخی شبهه‌ای مطرح می‌کنند و می‌گویند که حماس وقتی می‌تواند یک همچنین عملیات خوبی را طراحی کند، پیش‌بینی این عکس‌العمل وحشیانه اسرائیل را نکرده بود؟

حماس پیش‌بینی کرده بود، چون تا سال 2005 غزه مانند کرانه اشغال بود، 2005 بود که غزه آزاد شد. از 2005 تا الان پنج جنگ رخ‌داده است و آن ششمی است. در جنگ‌های قبلی خصوصاً جنگ آخری، سیف القدس، اسرائیل همین جنایت‌ها را انجام داد، ولی این دفعه هم‌حجم آن زیادتر بود و هم‌زمان آن طولانی‌تر بود، الان هفتاد چهارمین روز است. بیشترین جنگ ماه پنجاه‌روزه بود، حجم ویرانگری آن به این مقدار نبود؛ اما این دفعه به سیم آخر زد اسرائیل.

انعکاس جهانی این وقایع هم خیلی خوب بود، یعنی برای اولین بار مشاهده می‌کنید که روایت فلسطینی به گوش غربی‌ها می‌رسد، همیشه روایت اسرائیلی بیان می‌شد که در این هم یک نکته‌ای است که چه طور شد که این دفعه غربی‌ها به این میزان متوجه شدند؟ بااینکه سانسور شدیدی وجود دارد. خب علت آن فضای مجازی بود و شبکه‌های اجتماعی موفق شدند آن سانسور رسانه‌ای را بشکنند.

** پس حماس پیش‌بینی واکنش اسرائیل را کرده بود...

اما یک نکته‌ای اینجا وجود دارد، خب برادران حماس الان می‌گویند ما برآورد پیروزی‌مان، نصف این چیزی بود که رخ داد، ‌ چیزی که در عمل رخ داد دو برابر توقع ما بود، ما فکر نمی‌کردیم به این میزان موفق شویم، می‌دانستیم غافلگیر می‌شوند، ولی اینکه این اتفاق رخ دهد و تا چند ساعت عکس‌العملی نشان ندهند، این را توقع نداشتیم. روز شنبه به یاد دارم که ساعت شش عملیات شروع شد، ‌ تا ساعت یک سکوت رسانه‌ای در اسرائیل بود. هیچ اطلاعیه‌ای نمی‌دادند، در شوک بودند، نمی‌دانستند اتفاقات واقعی است یا نه؛ فکر می‌کردند دروغ است، فلان شهرک سقوط کرد، فلان منطقه سقوط کرد، فلانی اسیر شد و ... به بعدازظهر رسید تا از شوک دربیایند.

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ