سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم چیزى از کار دین را براى بهبود دنیاى خود وانگذارد جز آنکه خدا چیزى را که زیانش از آن بیشتر است پیشاپیش آنان آرد . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 91 اسفند 28 , ساعت 12:33 صبح

ولادت حضرت زینب مبارک باد.

اگر به دنیا نیامده بودی، هر کسی چیزی کم داشت. پدر، با آن همه فضیلت، دختری نداشت تا زینتش باشد و وقتی با شیرین زبانی کودکانه‌ات، لب به سخن می‌گشودی، چهره پدر را به وجد می‌آوردی. مادر، بانوی ارض و سما، همدمی نداشت تا روی زانوانش بنشاند و گیسوانش را شانه کند و سفره دلش را رو به روی نگاه مهربانش بگشاید. برادران، خواهر غم‌خواری نداشتند که محرم اسرارشان باشد و گرمی دل شان و قوت زانوان شان. 

دیگر کسی را نداشتند تا دنباله راه روشن خویش را به او بسپارند. کارهایی بود که فقط از دست تو برمی‌آمد؛ نه هیچ کس دیگر. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا چیزی کم داشت؛ دنیا، دختری را کم داشت که وقتی در اسارت، دهان می‌گشاید، کلمات پیروزمندانه پدر از صدایش سرازیر می‌شود. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، خواهری کم داشت که وقتی غم و داغ فرزند بخواهد برادری را از او بگیرد، دست‌هایش را سایبان صبر کند و ذرات تحمل را بپاشد در هوای بی‌قراری 

 

اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، عمه‌ای کم داشت تا آغوش مهربان و خسته‌اش را به روی غنچه‌های برادر بگشاید و قوت دلشان باشد. و اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، سفیری کم داشت تا پیام آفتاب را به هر سایه و خلوت تاریکی برساند. اگر به دنیا نیامده بودی، دنیا، زینب را کم داشت، زینب را... 

به بهانه خجسته زادروز، حضرت زینب سلام الله‌علیها حسینیه‌ای برپا کنیم پیشکشی به ساحت مقدس مادر بزرگواش حضرت زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها 

اوصاف حضرت زینب سلام‌الله علیها 

عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ: داناى نیاموخته 

فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ: فهمیده بى آموزگار


کَعبةُ الرَزایا: قبله رنج‌ها

نائبةُ الزهراء: جانشین حضرت زهرا سلام الله علیها

نائبةُ الحسین: جانشین حضرت حسین علیه السلام

مَلیکةُ الدنیا: شهبانوى گیتى

عَقیلةُ النِساء:خردمند بانوان

عَدیلةُ الخامس مِن اهل الکِساء: همتاى پنجمین نفر از اهل کساء

 

شریکة الشهید: انباز شهید

کَفیلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد

ناموسُ رَواقِ العَظمةِ: ناموس حریم عظمت و کبریایى

سیدة العَقائِل: بانوى بانوان خردمند

سِرُّ اَبیها: راز پدرش على علیه السلام

سُلالةُ الوِلایة: فشرده و خلاصه و چکیده ولایت

وَلیدةُ الفَصاحة: زاده شیوا سخنى

 

شَقیقةُ الحَسن: دلسوز و غمخوار حضرت حسن علیه السلام

عَقیلةُ خِدر الرسالة: خردمند پرده نشینان رسالت

رَضیعة ثَدىِ الولایة: کسى که از پستان ولایت شیر خورده

بلیغة: سخنور رسا

فصیحة: سخنور

صدیقة الصغرى: راستگوى کوچک (در مقابل صدیقه کبرى سلام الله علیها)

المُوثَّقة : بانوى مورد اطمینان

عقیلة الطالبین: بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)

الفاضلة: بانوى با فضیلت

الکاملة: بانوى تام و کامل

عابدة آل على: پارساى خاندان على علیهم السلام

عقلیة الوحى: بانوى خردمند وحى

 

شمسةُ قَلادَةِ الجَلالةِ: خورشید منظومه بزرگوارى و شکوه

نَجمةُ سَماءِ النَبالَة: ستاره آسمان شرف و کرامت

المعصومة الصغرى: پاک و مطهره کوچک

قرینة النَوائِب: همدم و همراه ناگوارى ها

محبوبة المصطفى: مورد محبت و محبوب حضرت رسول صلی الله علیه و آله

قرة عین المرتضى: نور چشم حضرت على علیه السلام

صابرة محتسبة: پایدارى کننده به حساب خداوند براى خداوند

عقیلة النبوة: بانوى خردمند پیامبرى

رَبَةُ خِدرِ القُدس: پرورنده پرده نشینان پاکى و تقدیس

قبلة البَرایا: کعبه آفریده شدگان

رَضیعَة الوحى: کسى که از پستان وحى شیر مکیده است

بابُ حِطَةِ الخَطایا: دروازه آمرزش گناهان

 

حَفَرَةُ علىٍ و فاطمةٍ: مرکز جمع آورى دوستى و محبت على (علیه السلام ) و فاطمه (سلام الله علیها)

رَبیعَةُ الفضل: پیش زاده فضیلت و برترى

بطلة کربلاء: قهرمان کربلا

عظیمةٌ بلواها: بانویى که امتحانش بس بزرگ بود

عقلیة القریش: بانوى خردمند از قریش

الباکیة: بانوى گریان

سلیلة الزهراء: چکیده و خلاصه حضرت زهرا سلام الله علیها.

امنیة الله: امانت دار الهى

آیةٌ مِن آیات الله: نشانى از نشانه هاى خداوند

مظلومةٌ وحیدة: ستمدیده بى کس 

 

زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه

رهبر معظم انقلاب: زینب کبرى‌ یک نمونه‌ى برجسته‌ى تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکى از مهمترین مسائل تاریخ نشان می‌دهد. اینکه گفته میشود در عاشورا، در حادثه‌ى کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزى، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثه‌ى نظامى با شکست ظاهرى نیروهاى حق در عرصه‌ى عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزى که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهرى، تبدیل به یک پیروزى قطعىِ دائمى شود، عبارت بود از منش زینب کبرى‌؛ نقشى که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلى چیز مهمى است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیه‌ى تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخى قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددى به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثه‌ى زنده و ملموس است که انسان زینب کبرى‌ را مشاهده میکند که با یک عظمت خیره‌کننده و درخشنده‌اى در عرصه ظاهر میشود؛ کارى میکند که دشمنى که به حسب ظاهر در کارزار نظامى پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزى تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدى را به پیشانى او میزند و پیروزى او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبرى‌ است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. (1389/02/01)

عمان سامانی 

زن مگو مرد آفرین روزگار   /  زن مگو بنت الجلال اخت الوقار 

زن مگو خاک درش نقش جبین / زن مگو، دست خدا در آستین 

سرخوش از صهبای آگاهی شدم / دیگر اینجا زینب اللهی شدم 

مدعى گو کم کن این افسانه را /  پند بى حاصل مده دیوانه را 

کار عاقل رازها بنهفتن است / کار دیوانه پریشان گفتن است 

خشت بر دریا زدن بى حاصل است / مشت بر سندان نه کار عاقل است 

لیکن اندر مشرب فرزانگان / همرهى صعب است با دیوانگان 

همرهى به عقل صاحب شرع را/ تا از او جوییم اصل و فرع را 

همتى باید قدم در راه زن / صاحب آن خواه مرد و خواه زن 

غیرتى باید به مقصد رهنورد / خانه پرواز جهان چه زن چه مرد 

شرط راه آمد نمودن قطع راه /بر سر رهرو چه معجر چه کلاه

مدفن و مزار حضرت زینب ـ سلام اللّه علیها ـ در کلام آیت الله بهجت

 

حاجى تاج، واعظ معروف که منبرهاى عجیبى در ایران مى رفت، در زمان خود او از او نقل کردند: در زینبیه اقامت نموده و منزل کرده بودم، گفتم: خوب است در حرم بمانیم، کلیددار حرم را دیدم و کلید را از او گرفتم و شب را در حرم ماندم...تا این که مى گوید: شنیدم سه بار گفته شد: « هذا قَبْرُ زَیْنَب بِنْتِ أَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الْمُکَنّاةِ بِأُمِّ کُلْثُومٍ»

این جا قبر زینب دختر امیرالمؤمنین است که کنیه اش ام کلثوم مى باشد. البته حضرت زینب که کنیه اش ام کلثوم است، غیر از ام کلثومى است که در مدینه با پسرش در یک قبر مدفون است؛ زیرا به فرمان یزید بین ایشان و شوهرش جدایى انداختند، چون عامل یزید مى ترسید که اهل مدینه با بودن حضرت زینب در آن جا شورش کنند، لذا حضرت زینب ـ علیهاالسّلام ـ به اجبار یا با اختیار خود مصر را اختیار کردند. به مصر رفتند و مدفن ایشان در مصر است.

سؤال: چرا حضرت زینب به جاى مصر، کربلا را اختیار نکردند؟ 

جواب: زیرا کربلا در آن زمان هنوز آباد و مسکونى نبود، هر چند در روایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آمده است که فرمود. گویا مى بینم که در زمین کربلا قصر، دکّان و بازار برقرار شده است و زوّار از نواحى مختلف براى زیارت سیّد الشّهدا ـ علیه السّلام ـ مى آیند! بحار الانوار، ج 98، ص 114؛ صحیفه الرضا، ص 77.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ