گروه فرهنگی- رجانیوز: ماه محرم الحرام فرصت مناسبی برای بازخوانی نظرات صریح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در خصوص مجالس عزارداری، روضه خوانی و دستهجات سینه زنی سید و سالار شهیدان است.
به گزارش رجانیوز، مروری گذرا بر این نظرات کافی است تا به حساسیت بالای امام خمینی(ره) نسبت به مسئله اقامه عزا پی برد. شاید کمتر موضوعی به توان یافت همانند موضوع روضه و اشک برای سید الشهدا علیه السلام که اینچنین رهبر فقید انقلاب اسلامی با منتقدینش عتاب آلود سخن گفته باشد.
حضرت روح الله اقامه عزا برای امام حسین علیه السلام را یکی از شعائر الهی و البته سیاسی میداند که باید حفظ شود و آنها که با تمسخر ملت ایران را ملت گریه میخوانند، خیانتکار معرفی میکند.
اشک و گریه بر سید الشهدا علیه السلام از جمله نکاتی است که حضرت امام(ره) به تبیین ضرورت آن پرداخته و با تاکید بر اینکه ملت ما ملت گریه سیاسی است، خطاب به دشمنان میگوید "با همین اشکها سیل جریان میدهیم وخرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است."
جنبه سیاسی عزاداری از جمله مواردی است که از دیدگاه امام راحل(ره) نه تنها حائز اهمیت که اصل آن است که به تعبیر ایشان نقشه عزاداری را ائمه اطهار علیهم السلام برای ما ترسیم کردهاند.
آنچه که در ادامه میآید، بخشهایی از سخنان حضرت امام(ره) در این باب است که خواندن آن در ایامی که زمین و آسمان عزادارا حضرت سید الشهدا علیه السلام است، خالی از لطف نیست.
مقابل امپراتوری های بزرگ بایستید و نه بگویید
گریه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگه داشتن نهضت، و زنده نگه داشتن همین معنا [ست] که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد. دستور است. آن دستور عمل امام حسین، سلام الله علیه. دستور است برای همه: کُلُّ یَوْمٍ عَاشُورَا؛ وَ کُلُّ أَرْضٍ کَرْبَلاء دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت را ادامه بدهید، همان برنامه را.
امام حسین با عده کم همه چیزش را فدای اسلام کرد؛ مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت؛ هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند. و این مجالسی که هست مجالسی است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. بچهها و جوانهای ما خیال نکنند که مسئله، مسئله «ملتِ گریه» است! این را دیگران القا کردند به شماها که بگویید «ملتِ گریه»! آنها از همین گریهها میترسند، برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است؛ فریاد مقابل ظالم است. دستههایی که بیرون میآیند، مقابل ظالم هستند.
(صحیفه امام خمینی، جلد 10، صفحه 315)
رضاخان مجالس روضه را به کلی از بین برد
می دیدند که مجالس، مجالسی که در ایران تشکیل میشد، مجالس وعظ و خطابه، مجالس روضه، احتمال داشت که برای اینها ضرر داشته باشد، جلوی آن را گرفتند. ما یکوقت دیدیم که در تمام ایران دیگر مجلس روضهای نبود. در قم بعضی از آقایان، آقای صدوقی یزدی مجلس روضه ای قبل از اذان صبح داشت که اول اذان دیگر [باید] تمام شده باشد. مجالس را بهکلی از بین بردند. مساجد و ائمه مساجد و مراجع و هر چه بود، اینها ازبین بردند. یعنی نگذاشتند دیگر این قوه فعاله قوه داشته باشد. مع الاسف آن روز ملت راهم جوری بار آوردند، تبلیغاتشان طوری در ملت تاثیر کرد، که ملت هم بسیاری از آنها -البته نه همه - بسیاری از قشرهای ملت هم مخالف شدند با روحانیت. تبلیغات آنها تاثیرکرد [و روحانیون] را معرفی کردند به اینکه اینها انگلیسی هستند! همان خود انگلیسها اینها را این جور معرفی می کردند!
(صحیفه امام جلد هـفتم - صفحه 354 - ماموریتهای رضاخان در ایران)
باید گریه کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب
باید گریه کنیم، ما هر روز باید منبر برویم برای حفظ این مکتب، برای حفظ این نهضتها؛ این نهضتها مرهون امام حسین - سلام الله علیه - هست. نمی فهمند اینها! بچهاند اینها، سوءنیت ندارند. بله خوب، ممکن است بعضی از آنها هم سوءنیت داشته [باشند] بعضیهاهم روی نقشه کار بکنند همانطوری که زمان رضاخان. منتها او یک قدری روی نفهمی کرد، بعدها روی فهمیدگی. جلوی منبرها را، همه را گرفت، نگذاشت کسی منبر برود. محرابها را هم همه را یک جور دیگر کرد و گرفت. یک مجلس روضه ای نداشتیم. درهمه قم - آن قدری که آن وقتها بود - می گفتند یک مجلس آقای صدوقی بود که قبل ازاذان، شاید، یا قبل از آفتاب، تمام می شد، شب بود، این یک مطلبی بود. نه این است که من باب اتفاق رضاخان آمد منبرها را نگذاشت و محرابها را جلویش را گرفت وروحانیون را متحدالشکل کرد، نخیر، مسئله نقشه بود، نقشه اینکه این قوه را بکوبند، این قوه محراب و منبر که از آن می آید یکدفعه یک ملت را هول بدهد به یک طرف، و یک همچو سلطنت را از بین ببرد، این را از بین ببرند؛ این قدرت را از دست ما بگیرند.
اگر ملی هم هستند باید به این روضه خوانیها دامن زنند
نمی دانند این قشرهای سیاسی که چه خدمتی این منبر، این محراب، به این کشور کرده. اینها چنانچه ملی هستند - ما کار نداریم که آیا به خدا هم کار دارند یا نه - اگر ملی هستند، اگر کشورشان را میگویند میخواهیم، اگر ملت را میگویند که ما میخواهیم، اینها باید دامن بزنند به این روضه خوانیها، برای اینکه این روضه خوانیها این ملت شما راحفظ کرده، این روضه خوانیها و مصیبت و گریه است که کشور شما را حفظ کرده.
(جلد هـشتم - صفحه 528 - اعتقاد قلبی در سخنگوی اسلامی)
اینها که میگویند بهجای روضه تظاهرات کنیم، نمیفهمند روضه چیست
این مطلبی که الان القا کرده اند به جوانهای ما که تا کی گریه و تا کی روضه و اینها؟! بیایید تظاهر کنیم. اینها نمی فهمند روضه چیست؛ و این اساسی [را] کی تا حالا نگه داشته است، این را نمی فهمند، و نمیشود هم بهشان بفهمانیم. اینها نمی فهمند که این روضه واین گریه آدم ساز است؛ انسان درست میکند. این مجالس روضه، این مجالس عزای سیدالشهدا این آن تبلیغات بر ضد ظلم، این تبلیغ بر ضد طاغوت است. بیان ظلمی که به مظلوم شده تا آخر باید باشد. همینها در عین حالی که جوانهای خودشان که کشته شدند برایشان فریاد میزنند و چه میکنند، لکن بازی خوردند میگویند آن جوانها را از یادببرید! برای اینکه آنهایی که به اینها تلقین میکنند اساس را سیدالشهدا می دانند. اساسی که همه چیز را تا حالا نگه داشته، اوست. پیغمبر هم فرمود که انا من حسین یعنی دیانت را او نگه می دارد، و این فداکاری دیانت اسلام را نگه داشته است، و ما باید نگهش داریم. این جوانها توجه ندارند، البته یک دسته اند [که ] تزریق به اینها شده از [طرف ] اشخاصی.
(جلد دهـم - صفحه 120 - مقایسه رژیم پهلوی با دولتهای اموی و عباسی)
این قلمفرساها بازیتان ندهند
اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ بشود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلمفرساها! بازیتان ندهند این اشخاصی که با اسما مختلفه و با مرامهای انحرافی میخواهند همه چیز را از دستتان بگیرند. و اینها میبینند که این مجالس، مجالس روضه، ذکر مصایب مظلوم و ذکرجنایات ظالم، در هر عصری [مظلومان را] مقابل ظالم قرار می دهد. اینها ملتفت نیستند که اینها خدمت دارند میکنند به این کشور؛ خدمت دارند می کنند به اسلام.
اینهایی که به شما "ملت گریه" میگویند خیانتکارند، اربابهایشان از این گریه ها میترسند
توجه ندارند جوانهای ما! بازی این بزرگها را نخورید. اینها خیانتکاراند! اینهایی که تزریق می کنند به شما "ملت گریه"، "ملت گریه"، اینها خیانت می کنند. بزرگهایشان و اربابهایشان از این گریه ها میترسند؛ دلیلش این است که رضاخان آمد همه اینها را برد ازبین، و مامور بود. دلیلش این است که رضاخان آخرش که رفت، انگلستان در رادیوی دهلی اعلام کرد که ما این را آوردیم، حالا هم بردیم! درست هم می گفتند. آورده بودند برای سرکوب کردن اسلام، و یکی از راههایش همین بود که این مجالس را از دست شمابگیرند. جوانهای ما خیال نکنند که دارند یک خدمتی می کنند می روند توی مجلس اگرصحبت عزا بشود، می گویند نه، این را نگو، غلط است این حرف، باید این را بگوید، باید این ظلمها را بگوید، تا مردم بفهمند که چه گذشته آن وقت؛ و باید هر روز این کار بشود. این جنبه سیاسی دارد؛ جنبه اجتماعی دارد.
(جلد دهـم - صفحه 316 - هراس دشمنان از اسلام)
روضه و مرثیه را با همان قوت و طوری که سابق می خواندند، بخوانند
عزاداری به عنوان عزاداری راه می افتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود، لکن عزاداری به همان قوت خودش باید باقی بماند و گویندگان پس از اینکه مسائل روز راگفتند، روضه را همان طور که سابق می خواندند و مرثیه را همان طور که سابق می خواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند برای فداکاری.
باید در مجالس مسائل روز گفته شود/ دستهجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان میآورد
این خون سیدالشهداست که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دسته جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند. در این امر، سستی نباید کرد. البته باید مسائل روز گفته بشود. باید در همه منابر به این جوانهایی که گول خورده اند - از این منافقین و امثال آنها -نصیحت بشود، دعوت به حق بشود. باید آنها را فهماند که اینهایی که شما را دعوت می کنند که به ضد جمهوری اسلامی قیام کنید، اینها با اسلام بدند؛ با اسم اسلام، میخواهند اسلام را از بین ببرند. اینها یک روز با مقاصد اسلامی همراه نبوده اند.
اینهانهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند؛ برای اینکه نهج البلاغه و قرآن را از بین ببرند. و این جوانهای بی اطلاع، این دخترهای بی اطلاع، این پسرهای بی اطلاع [که ]دستخوش این تبلیغات سوء اینها شده اند و در مقابل ملت ایستاده اند و در مقابل ملت می خواهند کاری انجام بدهند، حالا باید بفهمند اینها که نمی توانند کاری انجام بدهند. اگر بیایند در خیابانها و بخواهند شلوغ بکنند، همان خود مردم آنها را تربیت می کنند. قوای نظامی و انتظامی قدرتمندند و جلوی اینها را میگیرند. شما بچهها و جوانها، چرا خون خودتان را به هدر می دهید؟ شما برگردید به اسلام، رها کنید این اشخاصی که شما را اغوا میکنند و بیایید توبه کنید، قبل از اینکه در صحنه گرفتار بشوید که آن وقت مشکل است.
(جلد پانزدهم - صفحه 331 - اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی)
راهپیماییها به عنوان راهپیمایی نباشد، به عنوان دستجات سنتی باشد
باید مردم را آشنا کنید به وظایف خودشان. و از مردم هم تقاضا می شود که راهپیماییها به عنوان راهپیمایی نباشد، به عنوان دستجات باشد. همان دستجات سنتی باحفظ جهات شرعی اسلامی. و عاشورا را زنده نگه دارید که با نگه داشتن عاشورا کشور شما آسیب نخواهد دید. شما گویندگان نقش مهمی در این باب دارید و مسئولیت بزرگی هم دارید؛ چنانچه تمام علما، هم نقش بزرگ دارند، هم مسئولیت بزرگ. هر کس به اندازه خودش مسئولیت دارد.
(جلد پانزدهم - صفحه 333 - اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی)
هر مکتبی تا پایش گریه کن و توی سر و سینه زن نباشد، حفظ نمیشود
هر مکتبی هیاهو می خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود. اینها اشتباه می کنند، بچه اند اینها! نمی دانند که این نقش روحانیت و نقش اهل منبر چی هست دراسلام، خودتان هم شاید خیلی ندانید! این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گلی است که هی آب به آن می دهند زنده نگه داشته، این گریه ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را؛ این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را. ما باید برای یک شهیدی که از دستمان می رود علم بپا کنیم، نوحه خوانی کنیم، گریه کنیم؛ فریادکنیم. دیگران می کنند، دیگران فریاد می زنند وقتی یکی از آنها کشته بشود. فرض کنید که از یک حزبی یکی کشته بشود، میتینگها می دهند؛ فریادها می کنند. این یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیدالشهدا. و اینها ملتفت نیستند. توجه ندارند به مسائل.
همین گریهها و نوحهها ما را زنده نگه داشته است
همین گریهها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحه سرایی ها، همینهاست که ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهدا نبود، این نهضت هم پیش نمی برد، سیدالشهدا همه جا هست: کل ارض کربلا. همه جا محضرسیدالشهدا است، همه منبرها محضر سیدالشهدا است، همه محرابها از سیدالشهدا علیه السلام است.
(جلد هـشتم - صفحه 527 - اعتقاد قلبی در سخنگوی اسلامی)
مهم جنبه سیاسی مجلس عزا است نه گریه کردن برای اجر
مجلس عزا نه برای این است که گریه کنند برای سیدالشهدا و اجر ببرند - البته این هم هست و دیگران را اجر اخروی نصیب کند - بلکه مهم، آن جنبه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را کشیده اند که تا آخر باشد و آن، این [که ] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمی تواند این کار را به مقداری که عزای حضرت سیدالشهدا در او تاثیر دارد، تاثیر بکند.
اگر این مجالس سینه زنی و نوحهسرایی نبود، 15 خرداد پیش نمیرفت
شما گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه زنی ونوحه سرایی نبود، 15 خرداد پیش می آمد. هیچ قدرتی نمی توانست 15 خرداد را آنطورکند، مگر قدرت خون سیدالشهدا. و هیچ قدرتی نمیتواند این ملتی که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرتهای بزرگ برای او توطئه چیده اند، این توطئه ها راخنثی کند، الا همین مجالس عزا. در این مجالس عزا و سوگواری و نوحه سرایی برای سید مظلومان و اظهار مظلومیت؛ یک کسی که برای خدا و برای رضای او جان خودش ودوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، اینطور ساخته جوانانی را که می روند درجبهه ها و شهادت را می خواهند و افتخار به شهادت میکنند و اگر شهادت نصیبشان نشودمتاثر میشوند و آنطور مادران را میسازد که جوانهای خودشان را از دست می دهند وباز می گویند باز هم یکی دو تا داریم.
آن وقت ما را "ملت گریه" نمیگویند، ما را "ملت حماسه" میخوانند
این مجالس عزای سیدالشهداست و مجالس دعا ودعای کمیل و سایر ادعیه است که می سازد این جمعیت را اینطور، و اساس را اسلام ازاول بنا کرده است به طوری که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود. و چنانچه، واقعا بفهمند و بفهمانند که مسئله چه هست و این عزاداری برای چه هست و این گریه برای چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را "ملت گریه " نمی گویند، ما را"ملت حماسه " میخوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد - سلام الله علیه - که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتی بود که قدرت بر همه چیز داشت، این ادعیه ای که از او باقی مانده است، چه کرده است و چطور می تواند تجهیز بکند، به مانمی گفتند که ادعیه برای چیست ؟ اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که این مجالس و این دعاها و این ذکرها و این مجالس مصیبت جنبه سیاسی و اجتماعی اش چیست، نمی گویندکه برای چه این کار را بکنیم. تمام روشنفکرها و تمام غربزده ها و تمام قدرتمندها اگرجمع بشوند، نمی توانند یک 15 خرداد را ایجاد کنند. آنچه این قدرت را دارد آن است که در تحت لوای او همه مجتمعند.
(جلد شانزدهم - صفحه 346 - 347 ارزش عظیم مجالس عزاداری سیدالشهدا)
ما ملت گریه سیاسی هستیم
ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم وخرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است.
چطور شد که اینها در زمان رضاخان یک محفلی جمع شدند برای شکست ایران از اسلام گریه کردند؟ اگر گریه اشکال داشت، چطور اینها گریه کردند؟ اینها میخواستند که مجوس را و آن ملت و ملیتی که خودشان در نظر است، احیا کنند. لهذا در آن محفل حرفها زده شد و گریهها شد برای اینکه چرا مجوس از اسلام شکست خورده است. آن افکار پوسیده الان هم در مغزهای بعضیها هست. اینها نمی خواهند که شما برای یک شهید اسلام گریه کنید. اگر چنانچه برای شکست اسلام گریه کنید آنها می گویند: نه، گریه چیز خوبی است. اینها نمی خواهند که شما برای کسی که همه چیزش را برای اسلام داد،اینها نمی خواهند شما زنده نگهدارید یک واقعه ای را که قدرتهای بزرگ را آن واقعه کوبید و در اثر او، شما هم اگر بشوید، می کوبید. اینها نمی خواهند این مسائل واقع بشود. مع الاسف، تبلیغ میکنند این منحرفین؛ اینهایی که مامورند که این جور تبلیغات را بکنند وجوانهای ما بعضیشان باورشان می آید.
باید جوانهای ما بدانند که هر نحو تبلیغی که برضد یکی از مظاهر اسلامی واقع شد، این تبلیغی است که از جانب بزرگترها و چپاولگرهابه دست عمالشان واقع می شود؛ برای اینکه اسلام را بکوبند.
عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داده، یک مسئله سیاسی است
ما از این اجتماعات استفاده می کنیم. ما از آن "الله اکبر"ها، ملت ما از آن "الله اکبر"هااستفاده کرد. آن "الله اکبر"ها را باید حفظ بکنیم. این مظاهر و شعائر و اموری که در اسلام در آن سفارش شده باید فکر کنید که اینها یک مسئله سطحی نبوده است که می خواستندجمع بشوند و گریه کنند، خیر.
دهنها انداخته اند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کرده ایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است. انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعایر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی - عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد[ه ]،یک مسئله سیاسی است؛ یک مسئله ای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد.
(جلد سیزدهم - صفحه 327 - سخنرانی در جمع خطیبان مذهبی در آستانه ماه محرم "سیاسی بودن احکام اسلام")
با همین گریه ها، یک قدرت 2500 ساله را از بین بردیم
تقریبا ما به این مرتبه رسیده ایم که ملت ما یکدفعه یک انقلابی کرد و یک انفجاری درش حاصل شد که نظیر آن در هیچ جا نبود. یک ملتی که همه چیزش وابسته بود و این رژیم سابق همه چیز این را از دست داده بود و همه شرافت انسانی این کشور را از دست داده بود و همه چیز ما را وابسته کرده بود، یکدفعه یک انفجاری حاصل شد که این انفجار در برکت همین مجالسی [بود] که همه کشور را، همه مردم را دور هم جمع می کرد و همه به یک نقطه نظر می کردند. این مسئله را باید آقایان خطبا و ائمه جماعت و ائمه جمعه درست بیشتر از آن قدری که من می دانم، برای مردم تشریح کنند تا اینکه گمان نکند که ما یک ملت گریه هستیم. ما یک ملتی هستیم که با همین گریه ها، یک قدرت 2500 ساله را از بین بردیم.
(جلد شانزدهم – صفحه 347 - 348 - ارزش عظیم مجالس عزاداری سیدالشهدا)
در آخر منبر روضه زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد
در آخر منبر روضه را بخوانند و زیاد بخوانند؛ دو کلمه نباشد. همان طوری که در سابق عمل می شد، روضه خوانی بشود، مرثیه گفته بشود، شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنهاگفته بشود تا این مردم مهیا باشند؛ در صحنه باشند، بدانند که ائمه ما تمام عمرشان راصرف برای ترویج اسلام کردند، اگر آنها یک سازش می خواستند بکنند، همه جهات مادی برایشان مهیا بود، لکن خودشان را فدای اسلام کردند و با ستمکاران سازش نکردند.
(جلد پانزدهم - صفحه 332 - اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شوخی پشت وانتی در جبهه!
تاریخ دقیق عید فطر در سال 1403
مبلغ فطریه امسال
روز قدس ، روز حمایت از مردم فلسطین
و کان الله عزیزا حکیما
ثواب خواندم قران در شبهای قدر
شبهای قدر رمضان 1445
خاطره ای طنز از ماه رمضان
ولادت مولود نیمه رمضان المبارک
تاریخچه و آداب و رسوم عید نوروز
[عناوین آرشیوشده]