بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.
خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان.
مرحوم محدّث قمی، اقوال محدّثان بزرگ اهل تشیّع و تسنّن درباره شهادت حضرت زهرا (س) و عاملان به شهادت رساندن حضرت را در کتاب بیتالاحزان{1} ذکر کرده که خلاصهای از آن چنین است:
1. ابو محمد بن عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، از عالمان معروف اهل تسنّن در کتاب الامامْ و السیاسه مینویسد: ابوبکر دستور داد عدّهای از اصحاب را که با او بیعت نکرده بودند، برای گرفتن بیعت حاضر کنند؛ ولی افراد ابوبکر آنها را نزد امام علی (ع) یافتند. در این هنگام عمر به خانه حضرت علی (ع) رفت و فریاد زد: بیرون بیایید. وگرنه سوگند به کسی که جان عمر در دست او است، خانه را با اهل آن به آتش میکشم. بعضی از حاضران به عمر گفتند: حضرت فاطمه (س) در این خانه است. عمر گفت: اگر فاطمه هم در خانه باشد، باز هم آن را آتش میزنم.{2}
2. دانشمند معروف اهل تسنّن، ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد: در فتح مکّه (سال ششم هجری) شخصی به نام هبار بن أسوده، زینب دختر رسول خدا (ص) را که در محمل نشسته بود، با نیزه ترسانیده، و سبب شده بود که وی فرزندش را سقط کند. پیامبر (ص) برای خون هبار احترام قائل نشد، و او را به اعدام محکوم کرد.{3} ابن ابی الحدید میگوید: من این خبر را برای استادم ابو جعفر نقیب نقل کردم. استادم فرمود: اگر رسول خدا ریختن خون هبار بن أسود را جایز بداند از آن رو که او زینب را ترسانیده و سبب سقط جنین او شده، لازمه این حکم آن است که اگر حضرت پیامبر زنده بود، ریختن خون آن کس را که حضرت فاطمه (س) را ترسانیده بود به طوری که سبب سقط فرزند حضرت شد نیز جایز میدانست.{4} ادامه مطلب...
یأس و نومیدی از رحمت و مغفرت الهی از بزرگترین گناهان است؛ زیرا آنچه سبب یأس از رحمت و مغفرت پرودگار عالم می شود، ضعف اعتقاد به قدرت و کرم و رحمت بی پایان اوست و قرآن مجید آن را از صفات کفار قرارداده است و می فرماید:(وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ، و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می شوند!)[1] هر شخصی که مرتکب گناهی می شود تا وقتی مأیوس نباشد در صدد توبه بر آمده و با استغفار آمرزیده میشود ولی شخص مأیوس آمرزیده شدنی نیست زیرا امیدی به آمرزش و مغفرت الهی ندارد تا توبه نماید. خداوند تبارک و تعالی خودش را در قرآن به قبول کننده توبه توصیف میفرماید:(وَ هُوَ الَّذی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ وَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ، او کسی است که توبه را از بندگانش می پذیرد و بدیها را می بخشد، و آنچه را انجام می دهید می داند.)[2] و اسماء شریفه تواب، غفار، غفور، غافرالذنب، قابل التوب را از اسماء خود قرار داده است و به طور عموم گناهکاران را به سوی خود دعوت فرموده و آنها را امر به توبه کرده و برای علاج یأس در این مورد تامل در مفاد این آیه شریفه کافی است که فرمود: (قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ، بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است)[3] ادامه مطلب...
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ و وَفّقْنی فیهِ للتّقى و صُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.
خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت و شکیبایی ام ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها و توفیقم ده در آن براى تقوى و همنشینى با نیکان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.
کاظم نوربخش، بازیگر نقش «سلمان» در سریال «نون خ 4» تاکید می کند که حال خوب مردم ایران برایشان از هر چیزی مهم تر و ارزشمندتر است و هر کاری می کنند تا به حال خوب مردم کمک کنند.
این بازیگر اهل کردستان درباره شخصیت سلمان و تغییرات این کاراکتر در فصل جدید، معتقد است: سلمان شخصیت تک بعدی و صرفا طنز نیست که مخاطب را بخنداند. تمام تلاشم این بود که همه ابعاد شخصیتی سلمان را به مخاطب القاء کنم و این سخت ترین کارم بود.
سریال «نون خ 4» به کارگردانی سعید آقاخانی و تهیه کنندگی مهدی فرجی هر شب به جز پنجشنبه و جمعه ساعت 22 و 15 دقیقه از شبکه یک سیما پخش می شود.
کاظم نوربخش در گفتوگویی با ایسنا شرکت کرد و درباره تغییرات کاراکتر سلمان در فصل جدید، دلیل اقبال «نون خ» در بین مردم و شرایط دشواری که بر ساخت سری چهارم این مجموعه طنز حاکم بود، صحبت کرد.
هیچ چیز به اندازه حال خوب مردم برایمان ارزشمند نیست ادامه مطلب...
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکَفافِ واحْمِلنی فیهِ على العَدْلِ والإنْصافِ وامِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَهَ الخائِفین.
خدایا زینت ده مرا در آن با پوشش و پاکدامنى و بپوشانم در آن جامه قناعت و خوددارى و وادارم فرما در آن بر عدل و انصاف و آسوده ام دار در آن از هر چیز که می ترسم به نگاهدارى خودت اى نگهدار ترسناکان.
دعاهایی که از شریعت و حاملان علم و حکمت به ما رسیده از بزرگترین نعمتهای خداوند بر بندگان است. به مناسبت ماه مبارک رمضان به نقل شرح دعای سحر از امام خمینی (ره) می پردازیم.
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: عارف عابد و زاهد سالک، سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» از شیخ طوسی و ابن ابی قره از ایوب بن یقطین روایت میکند که پیرامون دعای سحر از امام رضا علیه السلام پرسش کرد؛ و حضرت رضا (ع) در پاسخ وی فرمودند: «این دعای ابوجعفر محمد بن علی الباقر علیهما السلام در سحرهای ماه مبارک رمضان بوده است.» و حضرت رضا (ع) ویژگیهای زیر را در مورد دعای سحر از پدرشان از امام باقر (ع) نقل میفرمایند: بزرگی درخواستهای این دعا در درگاه حق تعالی، سرعت اجابت برای دعاکننده، وجود اسم اعظم در این دعا، دعای سحر از مکنون علم حق تعالی است، سفارش به حفظ این دعا از دسترسی نااهلان.
حضرت باقر (ع) در آخر کلام خویش این دعا را، دعای «مباهله» میخوانند. و دعای مباهله، از دعاهایی است که در اعمال روز بیست و چهارم ذی الحجة (روز مباهله) خوانده میشود و مشابه دعای سحر با اضافاتی است که از ائمه معصومین (ع) نقل شده است. و در کتابهای دعا مثل «مصباح المتهجّد» شیخ طوسی (ره) و «البلد الامین» و «مصباح» کفعمی و «اقبال الاعمال» نقل شده است. حضرت امام خمینی در سن 27 سالگی دعای سحر را شرح کرده اند.
در ادامه قسمت نهم شرح دعای سحر حضرت امام خمینی به نقل از ترجمه فارسی این کتاب تقدیم نگاه مخاطبان میشود:
ناگفته نماند وجود روزی که پروردگار به عظمت و مالکیت در آن تجلی فرماید و دولت آن دو اسم فرا رسد ضروری است، زیرا هر اسمی دولتی دارد که ظهور آن ضروری و لازم است و روز ظهور دولت اسمهایی چون معید و مالک و اسمهای شبیه آن دو روز رجوع تامّ و نزع مطلق است. البته، این امر به عوالم فرودین اختصاص ندارد و در عالم مجردات (از جمله عقول مقدسه و ملائکه مقرب) نیز جاری است. به همین سبب، در روایت آمده که عزرائیل بعد از قبض روح همه موجودات به دست خداوند متعال قبض روح میشود و خداوند متعال فرموده است: «یوم نطوی السماء کطیّ السجلّ للکتب؛ روزی که آسمان را مانند طوماری درهم بپیچم» و نیز: «یا ایّتها النّفس المطمئنّة ارجعی الی ربّک راضیة مرضیة؛ ای نفس مطمئنه، به حضور پروردگارت درآی در حالی که تو از او خشنود و او از تو خشنود است». و: «کما بدأکم تعودون؛ همان گونه که شما را در اول بیافرید به سوی او باز میگردید». و آیات دیگر.
عظمت از صفات جلال است و گفتیم که هر صفت جلالی جمالی در خود نهفته دارد. اگر در قهر و عظمت پروردگار لطف و رحمت نهان نبود، هرگز موسی، علیه السلام، از حالت غش و بیهوشی برنمیخاست و قلب هیچ سالکی قادر به شهود آنها نبود و چشم هیچ عارفی نمیتوانست بر آنها نظر اندازد، اما رحمت خداوند همه چیز را فرا گرفته است. بنابراین، در هر عظمتی رحمتی است و در هر رحمتی عظمتی، چنانچه در دعای کمیل بن زیاد از سید الموحدین و قطب الاقطاب العالمین امیرالمومنین، صلوات الله و سلامه علیه، آمده است:
«اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء؛ خدایا به رحمتت که همه چیز را فرا گرفته تو را میخوانم» …
«وبعظمتک التی ملأت کلّ شیء؛ و به عظمتت که همه چیز را پر کرده است».
عظیم به اعتبار علوّ و کبریایش از اسما ذات است و روشن است که موجودات در جنب عظمت قدرت حق هیچ قدر و ارزشی ندارند و در عظمت شبیهی برای حضرت حق وجود ندارد و همه عظیمها در برابر عظمت او خاضعاند و عظمت هر عظیمی از اوست.
عظیم به اعتبار قهر و سلطنت خداوند بر ملکوت اشیا و قرار داشتن کلیدهای غیب و شهادت در دستان حق تعالی از اسما صفات است. پس، خداوند متعال از نظر ذات و صفت و فعل عظیم است. با توجه به عظمت فعل پروردگار، عظمت اسمی که پرورش یافته اوست نیز روشن میشود و با توجه به عظمت آن اسم، عظمت ذاتی که این اسم از تجلیات اوست البته در حد توان و طاقت بشری شناخته میشود. ادامه مطلب...
«اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الاْحْسانَ
وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ
وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ
بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ»
خدایا دوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکى را
و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانى و گناه را
و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را
به کمک خودت، اى دادرس فریادخواهان!
فرهنگ جاهلیتی که همه چیز را در قدرت و پول میدید، اکنون در قالب اندیشههای سرمایهسالارانه و دنیازده زنی نمایان شده است که از مجاهدتهای حضرت خدیجه (س) در بخشیدن جان و مال خویش در راه پیشبرد اهداف اسلام، به هدر رفت اموال ایشان تعبیر میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فائزه هاشمی که هواخواهی بهائیان را در کارنامه خود دارد، در قطعه فیلمی که در فضای مجازی از او منتشر شده است پردهای جدید از انحرافات اعتقادی و فکری خود را به نمایش گذاشته و در عباراتی موهن گفته است که "پیامبر اموال حضرت خدیجه را هدر داد."
نامبرده با نگاهی سرمایهسالارانه و بدون توجه به نیات اللهی همسر گرانقدر پیامبر اسلام در ازدواج با ایشان و بذل دارایی خود در راه اعتلای کلمه الله، درحالی درباره هدر رفتن اموال حضرت خدیجه توسط پیامبر سخن میگوید که اموال این بانوی بزرگ تماما در راه حمایت از مسلمین مستضعف و پیشبرد اهداف اسلام استفاده شد و ثمره آن زنده ماندن و توسعه دین خدا تا امروز است، بهطوری که آن روز زندگی مسلمانان را سه سال در سختترین شرایط تبعید و تحریم شعب ابیطالب اداره و جان خویش را در این راه فدای خدا و دین محمد صلی الله علیه و اله کرد و اکنون نیز پس از گذشت بیش از 1400 سال، بالغ بر 2 میلیارد مسلمان زیر پرچمی که امالمؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها با مال و جان خویش در اهتزاز نگه داشت زندگی میکنند و پیوستن روزافزون مستضعفان و خداجویان به جمعیت مسلمانان عالم رعبی بر پیکره مستکبران و جهانخواران انداخته، هر روز آنها را به برافروختن آتش توطئه و فتنهای علیه جهان اسلام وامیدارد.
اما حضرت خدیجه سلامالله علیها یکی از چهار بانوی برتر عالم است که در کنار بانوانی همچون مریم و آسیه سلامالله علیهم از جایگاه والایی نزد خداوند متعال برخوردارند. نقطه مشترک تمام این بانوان و بلکه دلیل جایگاه معنویشان، در پاسدارای از حریم برترین رسولان الهی تا پای جان و مال و آبرو بود؛ لذا مریم سلامالله علیها را در ماجرای ولادت حضرت عیسی، حضرت آسیه را در ماجرای ایمان به موسای نبی و حضرت خدیجه سلامالله علیها را در داستان ایمان به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله میشناسیم. ادامه مطلب...
اهمیت آماده کردن کودک و نوجوان برای روزه گرفتن در ماه رمضان و انس با احکام و موازین اسلامی به اندازهای است که روایتها و حدیثهای مهمی در این باره از سوی ائمه اطهار علیهمالسلام عنوان شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در حدیث اهل بیت علیهم السلام عنوان شده زمانی که نوجوانان به سن تکلیف رسیدند، حکم شرعی نماز و روزه برای آنها واجب میشود. سن تکلیف برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال تعیین شده است؛ اما وقتی روایتها را مرور میکنیم مشاهده میشود که در برخی احادیث سن 9 سالگی برای روزه گرفتن فرزندان- چه دختر باشند و چه پسر- تعیین شده است. در عین حال طبق احکام فقهی از طرف مراجع عظام تقلید، این سن برای دختران و پسران کشور ما با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی خاصی که دارد، بهنوعی اعلام شده تا سلامت آنها را به مخاطره نیندازد. در این شرایط والدین وظیفه دارند تا زمان رسیدن فرزندان خود به سن تکلیف و روزه گرفتن در ماه رمضان، آنها را با احکام شرعی و از جمله آداب ماه مبارک رمضان آشنا کنند. اهمیت آماده کردن کودک و نوجوان برای روزه گرفتن و انس با احکام و موازین اسلامی به اندازهای است که روایتها و حدیثهای مهمی در اینباره از سوی ائمه اطهار علیهمالسلام عنوان شده است. ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لازمه هر مبارزه/ انقلاب ایدئولوژی است
تاریخ شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه زمانی است؟
ترس از مرگ از خود مرگ بدتره!
نسخه چاپی نخستین شاهنامه مصور جهان رونمایی شد
یک واحد مسکونی به خانواده جان باختگان معدن طبس اهدا می شود
همبستگی مسلمانان
مسابقه بهتری دلنوشته برای سید حسن نصرالله
جنایات اسرائیل نتیجه عدم وحدت میان مسلمانان است
محروم شدن شیطان در روز 17 ربیع الاول
[عناوین آرشیوشده]