سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخن گویید تا شناخته شوید که آدمى زیر زبانش نهان است . [نهج البلاغه]
 
جمعه 102 تیر 30 , ساعت 9:21 عصر

امام حسین (ع) روز دوم محرم سال 61 هجری قمری به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین اتفاق، روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام‌گذاری شده است. این روز، پیش چشم مسلمان و مخصوصاً شیعیان، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین (ع) از همان شروع حرکت با حوادث و اتفاقات مختلفی مواجه شد.

شب دوم محرم متعلق به کیست؟

 اکثر مردم ایران به واسطه دین اسلام و مذهب شیعه‌ای که دارا هستند، ارادت ویژه‌ای به امام حسین (ع) ملقب به سیدالشهدا دارند. از این‌رو، هر روز و شب ماه محرم به نام یکی از شهدا، افراد برجسته یا رویداد‌های مربوط به نهضت کربلا لقب گرفته است. این رویه، توسط مداحان و ذاکرین اهل بیت صورت پذیرفته و براساس جایگاه شهدای کربلا، میزان نزدیکی هر فرد از آن جمع، به نقطه حماسی وحدت کربلا، یعنی امام حسین (ع)، ملاک کار بوده است.

اما در این مطلب، قصد داریم به شب دوم ماه محرم بپردازیم؛ شبی که به نام «ورود به کربلا» نام‌گذاری شده است.

ورود کاروان حسینی به کربلا

امام حسین (ع) روز دوم محرم سال 61 هجری قمری به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین اتفاق، روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام‌گذاری شده است. این روز، پیش چشم مسلمان و مخصوصاً شیعیان، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین (ع) از همان شروع حرکت با حوادث و اتفاقات مختلفی مواجه شد.

اما در پرسش به اینکه چرا این روز را نماد استواری نام نهادند باید گفت از بی‌وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن، همه به خاطر این بود که امام حسین (ع) و یاران صدیق او، از ادامه مسیر و حرکت بزرگ خود، دست بکشند، ولی آن‌ها با مردانگی و شجاعت مثال‌زدنی‌شان، استواری کردند تا برای همیشه، نام، روش و منش‌شان در تاریخ جهان ثبت شود.

حر بعد از رویارویی با اباعبدالله می‌خواست ایشان را راهی کوفه کند، ولی امام خودداری کرد. امام حسین (ع) قصد نداشت تن به ذلت بدهد، چون او بنا داشت، آقا را تحت‌الحفظ ببرد. امام شجاع و بزرگ شیعیان فرمود: ابداً من نمی‌آیم. بالاخره پس از مذاکراتی قرار شده راهی را در پیش بگیرند که نه منتهی به کوفه بشود و نه منتهی به مدینه، یعنی به اصطلاح جهت غرب را در پیش بگیرند، که آمدند تا منتهی شد به سرزمین کربلا.

امام وقتی نام کربلا را شنید فرمود: «هَذا مَوْضِعُ کَرْبٍ هاهُنا مُناخُ رِکابِنا وَ مَحَطُّ رِحالِنا وَ مَقْتَلُ رِجالِنا وَ مَسْفَکُ دِمائِنا بِهذا حَدَّ ثَنی جَدّی رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله»؛ «اینجا محل غم و بلا است، اینجا خوابگاه مرکب‌های ماست، محل فرود آوردن بار‌ها و توشه‌های ماست، اینجا قتلگاه مردان ما و محل ریختن خون‌های ماست، جدم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این‌گونه به من خبر داده است.»

از این‌رو، روز دوم محرم، اباعبدالله علیه السلام وارد کربلا شد. خیمه‌گاه خود را با جمعیتی در حدود هفتاد و دو نفر بنا نهاد. از آن سوی، لشکر دشمن با هزار نفر در نقطه مقابل چادر زد.

شب دوم محرم متعلق به کیست؟

اشعار امام حسین بعد از استقرار در کربلا

به گزارش رویداد24 از امام سجاد (ع) روایت شده که «در آن شبی که فردای آن، پدرم به شهادت رسید در خیمه نشسته بودم و عمه‌ام، زینب (سلام‌الله‌علیها) از من نگهداری می‌کرد، در آن هنگام پدرم از یارانش کناره گرفت و به خیمه خود رفت و در حالی که شمشیر خود را مهیا می‌داشت، اشعاری را در بی‌وفایی دنیا زمزمه می‌کرد:        

یا دَهْرُ اُفٍّ لَکَ مِنْ خَلیلٍ        کَمْ لَکَ بِالْاِشْراقِ وَ الْاَصیلِ

مِنْ صاحِبٍ وَ طالِبٍ قَتیلِ        وَالدَّهْرُ لا یَقْنَعُ بِالبَدیلِ

وإنَّمَا الأَمرُ إلَى الجَلیلِ        وکُلُّ حَیٍّ سالِکٌ سَبیلِ

«ای روزگار، اف بر تو باد با این دوستی‌ات، چه اندازه تو در صبحگاهان و شامگاهان دوستان و خواستاران خود را به کشتن می‌دهی و از آن‌ها به عوض و بدلی هم قانع نمی‌شوی. به درستی که کار‌ها به دست خدای جلیل است و هر زنده‌ای سالک این طریق است. همه فانی‌اند، جز ذات حق تعالی.»

ایشان دو یا سه بار، این شعر را تکرار کردند تا آن‌جا که فهمیدم و دانستم که منظورش چیست. پس گریه، راه گلویم را بست، ولی بغضم را فرو خوردم و هیچ نگفتم و دانستم که به زودی بلا، نازل خواهد شد، اما عمه‌ام نیز آنچه را که من شنیدم، شنید و نتوانست خود را نگاه دارد. پس از جا جسته و در حالی که لباسش را بر روی زمین می‌کشید و سخت درمانده شده بود، خود را به امام (ع) رساند و گفت: وا مصیبتا! کاش پیش از این مرگم فرا رسیده بود. امروز، گویی مادرم حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و پدرم علی (علیه‌السّلام) و برادرم حسن (علیه‌السّلام) از دنیا رفته‌اند،‌ ای جانشین گذشتگان و پناه بازماندگان ...‌ ای اباعبدالله! پدر و مادرم به فدایت، خود را آماده کشته شدن کرده‌ای، جانم به فدایت.» ... امام حسین (ع) خواهرش را دلداری داد و به او فرمود: «خواهر جان! تو را قسم می‌دهم که در عزایم، گریبان چاک ندهی و صورت نخراشی و چون به شهادت رسیدم، ناله و فغان نکنی.» پس از اینکه عمه‌ام آرام گرفت، پدرم او را نزدیک من آورد و در کنارم نشاند و آنگاه به نزد یاران خویش رفت...».

با این وجود، در روز عاشورا بعد از شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش، کسی نبود که بانوان حرم را تسلی دهد و آرام کند.

یکی از وقایع مهم روز دوم محرم الحرام

در این روز امام حسین (ع) به اهل کوفه نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه که مورد اعتمادش بودند را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به «قیس بن مسهر صیداوی» دادند تا عازم کوفه شود، اما دشمنان سنگ‌دل امام، این سفیر جوانمرد را دستگیر و در ادامه، به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام حسین (ع) رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود: «اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ» «خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی.»

روضه شب دوم محرم

در شب دوم محرم، ذاکران و مداحان حسینی، به ذکر مصائب کاروان امام حسین (ع) در کربلا، مثل محاصره لشکر و نگرانی اهل بیت امام می‌پردازند.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ