سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کدورت، سرآغاز جدایی است . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 91 خرداد 28 , ساعت 10:37 عصر

آیا بعثت رخدادی منحصر به بستر زمانی و تاریخی خاصی است؟


اگر پاسخ ما به این پرسش مثبت باشد، باید فورا پرسید که چگونه مومنانی که پس از این رخداد می‌آیند، خود را با آن هماهنگ سازند و خرد و جان خویش را در پرتو بارقه آن روشنایی بخشند؟ از سوی دیگر، از آنجا که مبعث مهر پایانی است بر بر انگیختگی پیامبران و دعوت پیامبر خاتم، پایان‌بخش دعوت‌های پیشین، آن را نمی‌توان تنها در زمان و مکان خاصی محدود کرد. از این‌رو باید همواره آن را زنده نگه داشت و خوانشی تازه از آن در هر عصر و دوره‌ای عرضه کرد تا نوش پیام آن کام تشنگان حقیقت را تازه کند.

مطلب حاضر، حاصل گفت‌وگویی است با حجت‌الاسلام دکتر احمد مبلغی، رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی درخصوص بعثت و وضعیت انسان معاصر که از پی می‌آید.

مبعث خیزشی برای انسان است که حداکثری‌ترین اتصال و ارتباط ممکن با خداوند را رقم می‌زند و با ایجاد تحول در انسان، حرکت آدمی به سمت کمال را در تمام حوزه‌ها سبب می‌شود. ارتباط با خداوند عامل رشد انسان به شمار می‌رود و اگر این ارتباط به بهترین شکل ایجاد شود، انسان آماده برای تحول، می‌تواند برترین و بیشترین کمال را از حیث فردی و اجتماعی به‌دست آورد. به این ترتیب مبعث به معنای نقطه خیزش انسان برای تحول با بهره‌گیری از حداکثری‌ترین میزان ارتباط با خداوند است. از این‌رو هیچ حادثه‌ای به اندازه مبعث برای بشریت اهمیت ندارد و فراتر از آن نخواهد بود. طبیعتا از همین خاستگاه هیچ حادثه‌ای هم ماندگارتر، روبه‌رشدتر، فرازمانی‌تر و تأثیرگذارتر از مبعث در طول تاریخ نیست. در ذات این اتفاق یک موقعیت فرازمانی نهفته است.به تعبیر دیگر این رخداد در تمام زمان‌ها دارای کارکرد است. هر چه زمان به جلو حرکت کند و استعدادهای بشری شکوفا شود، مبعث می‌تواند هویت، چهره واقعی و قابلیت‌های درونی خود را بیش از پیش بروز دهد؛در نتیجه با گذشت زمان، کارکردهای بیشتر آن برای بشریت آشکار می‌شود. به همین دلیل در آینده کارکرد مبعث بسیار بیشتر، شگرف‌تر و شگفت‌انگیزتر خواهد بود. با وجود این به‌دلیل اینکه بشر در شرایطی دارای استعداد نیست، از مبعث دوری می‌گزیند یا مبعث را بد معرفی می‌کند.

همچنین امروزه بسیاری از کسانی که به اسلام وابسته هستند و نام مسلمانی بر خود نهاده‌اند چهره اسلام را تخریب می‌کنند. بزرگ‌ترین جور و جفای آنان این است که بشریت را از این عظیم‌ترین آبشخور معنویت، کمال و ارتقا دور کرده‌اند. از سوی دیگر با رفتارهای ناهنجار، نگاه‌های غلط و اندیشه‌های غیرعقلانی خود که به نام دین صورت می‌گیرد، چهره مشوه و مشوش و سیمای مضطرب و پریشانی از اسلام نزد مردم ساخته‌اند که موجب شده بشر در روزگار کنونی، آن را دینی سراسر خشونت بداند. در حال حاضر گروه‌هایی مانند طالبان یا سلفی‌ها، به‌دلیل داشتن رفتارهای اجتماعی خشک و خشن و حضور در عرصه‌هایی که محل داوری جهانیان است، تصور مردم از اسلام را مخدوش کرده‌اند. اینان با ارائه رفتارهای غیرانسانی و غیرعقلانی کاری کرده‌اند که نه تنها بعثت پیامبر(ص) را از موضوعی برای مطالعه دور کرده‌اند بلکه سبب شده‌اند بشر امروز، اسلام را مترادف با خشونت بداند. البته این امر به چنین گروه‌هایی محدود نمی‌شود. بسیاری از دستگاه‌های استعماری و استکباری هم همزمان کوشیده‌اند با حرکت‌های تبلیغی خود هراس از اسلام را میان جهانیان ایجاد کنند. خوراک مورد نیاز برای چنین تبلیغاتی هم از همین گروه‌های خشن وابسته به اسلام تأمین می‌شود. اینگونه است که قوی‌ترین، فطری‌ترین، طبیعی‌ترین، عقلانی‌ترین، زیباترین و زیبایی‌سازترین مکتب که اسلام و بعثت است، از دسترس مطالعه جهان امروز خارج شده و داوری‌های غلطی نسبت به آن صورت می‌گیرد. این در حالی است که بعثت همانطور که در طول تاریخ به اثبات رسیده است، توانایی و ظرفیت‌های چشمگیری دارد و هر چه پیش می‌رود، چهره زیبای اسلام و مدل اقوم دین نیز براساس آیه «یهدی للتی هی اقوم» بروز پیدا می‌کند.

در شرایط کنونی که بر اثر حرکت به سمت جهانی شدن مرزها برداشته شده و عقل‌ها تکامل یافته‌اند، امکان معرفی بعثت به‌صورت قوی‌تری فراهم شده است. از سوی دیگر تفوق عجیب دین اسلام بر ادیان دیگر زمینه‌های آشکار شدن نکات مثبت دین پیامبر خاتم(ص) را بیش از پیش فراهم کرده است. از این‌رو امروز، هنگامه اصلی معرفی بعثت است. در حال حاضر بهترین فرصت‌های خدادادی، فرامرزی و رسانه‌ای برای تبلیغ دین اسلام فراهم شده اما متأسفانه به جای بهره‌برداری درست از این شرایط، دین اسلام دچار آفت‌هایی شده است. گروه‌های مذکور، به نام این دین و از خاستگاه اسلام، با بدترین روش و کریه‌ترین رفتار، فضاهای منطقه را از اعمال ناهنجار خود پرکرده‌اند و با نفوذ در ذهن بشریت، طوری وانمود کرده‌اند که گویی اسلام ارتباطی با شفقت و مهربانی ندارد. در این شرایط چنین تصور می‌شود که تنها کارکرد اسلام ایجاد تفرقه و در برابر هم قرار‌دادن انسان‌هاست، این در حالی است که بعثت کارکردهای مثبت بسیاری دارد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ