علی بن حسین بن علی علیه السلام مشهور به زینالعابدین(ع) و امام سجاد(ع)، چهارمین امام شیعیان، ششمین معصوم و فرزند امام حسین (ع) است که 34 سال امامت کردند.
به گزارش ایمنا، امام سجاد (ع) در کربلا حضور داشتند ولی به علت بیماری، امام حسین (ع) به ایشان اجازه شرکت در جنگ را ندادند. ایشان پس از شهادت امام حسین (ع) توسط لشکر عمر بن سعد اسیر شدند. برخی از ویژگیهای پسندیده اخلاقی امام سجاد (ع) عبادت، نیایش، مهربانی، گذشت و بردباری، انفاق و کمک به فقرا هستند.
زندگی نامه و ولادت امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) در پنجم شعبان سال 38 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. پدر ایشان امام حسین (ع) است. به گفته برخی مادر ایشان شهربانو، شاهزنان یا جهانشاه، دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی ایران است. ایشان در روز عاشورا بهشدت بیمار بودند، به همین علت نتوانستند در جنگ شرکت کنند و بعد از شهادت امام حسین (ع) و یارانش اسیر شدند. نقش مهم امام سجاد (ع) در نهضت عاشورا، پیامرسانی خون شهیدان کربلا و حفظ دستاوردهای آن انقلاب خونین بود. ایشان در مسجد شام خطبهای خواندند و خود و پدر و جد خویش را به مردم شناساند و به شامیان نشان دادند که آنچه یزید و کارگزارانش بر سر زبانها انداختهاند، درست نیست. امامت امام زینالعابدین (ع) از عاشورای سال 61 قمری آغاز شد و تا 34 سال ادامه داشت.
القاب و کنیههای امام سجاد (ع)
مشهورترین لقب علی بن حسین (ع)، زینالعابدین به معنای زینت عبادتکنندگان است. در برخی منابع گفتهشده است که ایشان در شبانهروز هزار رکعت نماز میخواندند و به دلیل زهد و عبادت زیاد به این نام ملقب شدهاند. دیگر القاب ایشان سیدالساجدین، سجاد، ذو الثفنات، هاشمی، علوی، علیاکبر، امین، زکی، سید المتّقین، زین الصالحین و منارالقانتین است. کنیه ایشان نیز ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد، ابولقاسم و ابوعبداللّه است.
همسر و فرزندان امام زینالعابدین (ع)
امام سجاد (ع) پانزده فرزند شامل یازده پسر و چهار دختر داشتند. یکی از همسران امام زینالعابدین، ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی (ع) و فرزند ایشان امام محمدباقر (ع) بودند. اسامی همسران و فرزندان ایشان برگرفته از نوشتههای شیخ مفید و طبرسی به شرح زیر است:
نام همسر امام سجاد (ع) |
نام فرزندان |
ام عبدالله |
امام محمدباقر (ع) |
جیدا |
زید و عمر |
نامشخص |
عبدالله، حسن و حسین اکبر |
نامشخص |
حسین اصغر، عبدالرحمن و سلیمان |
نامشخص |
علی و خدیجه |
نامشخص |
محمد اصغر |
سخنان و احادیث امام سجاد (ع)
احادیث و سخنان زیادی از امام سجاد (ع) به یادگار مانده است که حدود سیصد حدیث در کتب اربعه شیعه نوشتهشده است. در ادامه چند حدیث کوتاه از امام سجاد علیهالسلام ذکرشده است:
- إنَّها [الصَّدَقَةَ] تَقَعُ فِی یَدِاللّه قَبلَ أن تَقَعَ فِی یَدِ السّائِلِ: صدقه، قبل از اینکه به دست نیازمند برسد، در دست خداوند قرار میگیرد.
- خَیْرُ مَفاتیحِ الاُمورِ الصِّدقُ وَ خَیْرُ خَواتیمِهَا الْوَفاءُ: بهترین شروع کارها صداقت و راستگویی و بهترین پایان آنها وفا است.
- إنَّ أرضاکُم عِندَاللّه ِ أسبَغُکُم عَلی عِیالِهِ: خداوند از آن کس خشنودتر است که خانواده خود را بیشتر در رفاه و نعمت قرار دهد.
- اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ کُلَّ قَلْبٍ حَزینٍ وَ یُحِبُّ کُلَّ عَبْدٍ شَکورٍ: خداوند هر قلب محزون و هر بنده شکرگزار را دوست دارد.
- وَیلٌ لِمَن غَلَبَت آحادُهُ أعشارَهُ: وای به حال کسی که یکانش (گناهان) بر ده گانش (نیکیها) چیره شود.
دعای سریع الاجابه امام سجاد (ع)
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب جامع مفاتیحالجنان، دعای زیر را در خصوص اجابت سریع دعا از امام سجاد (ع) روایت کرده است:
إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ إِلَهِی إِذَا لَمْ أَسْأَلْکَ فَتُعْطِیَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِینِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَدْعُکَ [أَدْعُوکَ] فَتَسْتَجِیبَ لِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَدْعُوهُ فَیَسْتَجِیبُ لِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَیْکَ فَتَرْحَمَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ فَیَرْحَمُنِی إِلَهِی فَکَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَی عَلَیْهِ السَّلامُ وَ نَجَّیْتَهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُنَجِّیَنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ وَ تُفَرِّجَ عَنِّی فَرَجاً عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا چگونه تو را بخوانم و حالآنکه من منم و چگونه امیدم را از تو قطع کنم و حال آنکه تو تویی، خدایا! آنگاه که از تو نخواهم که به من عطا کنی پس کیست که از او درخواست عطا کنم؟ خدایا! آنگاه که تو را نخوانم تا مرا اجابت کنی، پس کیست که او را بخوانم تا اجابتم کند؟، خدایا! آنگاه که به سوی تو زاری نکنم تا به من مهرآوری، پس کیست که به جانب او زاری کنم تا به من مهر آورد، خدایا! چنان که دریا را برای موسی (درود خدا بر او) شکافتی و نجاتش دادی، از تو درخواست میکنم بر محمّد و خاندانش درود فرستی و از آنچه در آن گرفتارم.
پیکار با ستم نشان یقین
حضرت علی علیه السلام علاوه بر این که تمام زندگی خویش را در پیکار با ستم سپری کردند همواره به پیروان خود تاکید می فرمودند که از هر راه ممکن به مبارزه با آن بپردازند تا بساط ستم و بی عدالتی از سطح جامعه زدوده شود و عدالت حاکمیّت یابد. آن حضرت برای مبارزه با ستم، مراتبی را به این شرح ذکر می کنند: «ای گروه مومنان، هر کس ستم یا کار زشتی ببیند که مردم را به سوی آن می خوانند و به قلبش آن را انکار کند سلامت را اختیار کرده است. اگر در واقع بیشتر از آن قدرت نداشته باشد گناهی متوجّه او نیست و آن کس که با زبان و بیان به مبارزه برخیزد پاداش الهی خواهد داشت و آن کس که با شمشیر به سرنگونی سُلطه ظالمان برخیزد به راه راست هدایت یافته و نور یقین در قلب او تابیده است».
ظلم آفت اقتدار
برای باقی ماندن قدرت و اقتدار هر حکومتی و هر حاکمی اسباب ویژه ای لازم است که اگر رعایت شوند توانمندی و انسجام و قدرت آن اشخاص و حکومت ها تداوم پیدا می کند و در نتیجه آنان بر مشکلات و دشمنان خود پیروز می شوند و موانع موجود بر سر راه پیشرفت و ترقی خودشان را برطرف می سازند. اما اگر از آن امور غافل شوند بدون تردید طولی نمی کشد که اقتدار و عظمت آنان از بین می رود. از جمله آفت های مهم هر حکومتی ستمگری و عدول از عدالت و طغیان و سرکشی است. علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «آفت اقتدار ستم و طغیان است».
ستم و شکست
شکست یا پیروزی در حوادث با نتیجه و پی آمد نهایی آنها مشخص می گردد و از طرف دیگر پیروزی واقعی آن است که کار انجام شده در نیل به سعادت حقیقی و دست یابی به کمالات انسانی مفید واقع شود. بر این اساس دست یابی به اهداف از راه پایمال کردن حقوق دیگران نه تنها پیروزی محسوب نمی شود، بلکه علی رغم دست آوردهای ناچیز مادی و دنیوی شکستی بزرگ محسوب می گردد. چون آلوده شدن به ستم در دنیا آثار ناگواری نظیر کوتاهی عمر و در آخرت حسرت و پشیمانی به بار می آورد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «ظلم و سرکشی سبب شکست و زمین گیر شدن مردان و نزدیکی مرگ و کوتاهی عمر انسان می شود». ادامه مطلب...
به گزارش ایمنا، علی بن حسین ملقب به امام سجاد (ع) از جمله معصومانی بودند که در واقعه کربلا حضور داشتند. ایشان در نبرد ظهر عاشورا به دلیل بیماری و کسالت نتوانستند حضور پیدا کنند اما بیاناتشان در کاخ یزید در شام به همراه حضرت زینب (س) روشن کننده راه شیعیان در این مسیر بود. ایشان پس از شهادت امام حسین (ع) به همراه دیگر کاروانیان در شام به اسارت برده شدند. صحیفه سجادیه شامل نیایشهای این حضرت است. رساله حقوق از جمله دیگر اثر نوشته شده ایشان است. حضرت زینالعابدین (ع) در روز 12 محرم 95 هجری قمری به واسطه مسمومیت زهری توسط امویان به شهادت رسیدند. آرامگاه ایشان در قبرستان بقیع در کنار قبر امام حسن مجتبی (ع) واقع است. امام محمد باقر (ع) یکی از فرزندان امام سجاد (ع) هستند که به مقام امامت رسیدند و امام پنجم شیعیان هستند.
7
محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجری شمسی میشود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.روز عاشورا چگونه گذشت؟
5:47 اذان صبح
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود 6
امام حسین (ع) دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
7:06 طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده و ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.
حدود 8
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
حدود 9
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است).
حدود 10
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
حدود 11
بعد از این حملات، امام (ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.»
یک بار هفت نفر از اصحاب امام (ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس (ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
12:50 اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام (ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر (ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت، اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام (ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام (ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله 13 تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» ادامه مطلب...
حوزه/ یکی از منابع مهم و ویژه برای تغییر نگاه انسان به مشکلات، گرفتاریها و مسائل پیرامونی انسان، صحیفه سجادیه یا زبور آلمحمد(ص) است. صحیفه سجادیه را میتوان منظومه فکری ـ تربیتی امام سجاد(ع) دانست که در قالب دعا، به دنبال ایجاد نگرش و معنایی صحیح از زندگی است. از حمد و سپاس الهی و ترسیم صحیحی از سیره و روش زندگی پیامبر(ص) و یاران آن حضرت تا ترسیم سیمای حقیقی خضوع، فروتنی و تبیین معنایی اندوه را در بر میگیرد.
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در فصلنامه علمی-تخصصی «ره توشه» ویژه محرم الحرام 1443، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
اشاره
انسانها در هنگام بروز مشکلات، به دنبال راهنما و مشاور هستند؛ اما هنگام زیاد شدن مشکلات، این احساس نیاز افزونی مییابد. برای نمونه، «از زمان کرونا مراجعه در فضای مجازی برای رصد اطلاعات روانشناسی و مشاوره دو برابر شده است».
راهکار صحیح مواجهه با مشکلات و گرفتاریهای زندگی، از مسائل مهم بشر بوده است. سالهاست در روانشناسی و مشاوره، دیدگاههای مختلفی برای این مواجهه مطرح شده است. «روانکاوی» یا «روانتحلیلگری»، از روشهای پرطرفدار در دنیاست که امروزه نیز بسیاری از مشاوران، از این روش استفاده میکنند. این روش، بر این فرض اساسی استوار است که بیشتر فعالیتهای ذهنی و پردازش آنها، در ناخودآگاه رخ میدهد؛ در نتیجه مشاور طی جلسات متعدد و در همراهی با مراجعهکننده، میکوشد ریشه مشکلات را از درون فرد پیدا کند. روش پرطرفدار دیگر، رفتار درمانی است. همانگونه که از نام آن پیداست، در این روش تمرکز بر رفتارهای انسان برای حذف و یا کاهش رفتارهای ناهنجار است. یکی از روشهای قابل توجه، «معنادرمانی» یا «لوگوتراپی» است. معنادرمانی، مکتبی روانشناسی است که ویکتور فرانکل آن را بنیان گذاشت. ویکتور فرانکل در جنگ جهانی دوم، روانه اردوگاه کار اجباری شد. سختیهای این دوره، ایدهای را در ذهن او برای مواجهه با سختیها شکل داد. از نظر او معنادرمانی عبارت است از: «درمان از رهگذر معنا یا شفابخشی از رهگذر معنا» یا «رواندرمانی متمرکز بر معنا».
این روشها، نقص مهمی دارند و آن نداشتنِ فهم درستِ از خود گرفتاریهاست. با توجه به محدود بودن نگاه انسان غربی، آنها نتوانستهاند به حقیقت و معنای واقعی خود گرفتاریها دست یابند. اما منابع اسلامی، بهویژه صحیفه سجادیه، در روشی مترقی، انسان را با معنایی جدید از گرفتاریها مواجه میکند؛ یعنی ورای این ظاهر ناپسند، درون و روی دیگر آنها را نمایان میکند. در نتیجه کمک میکند که انسان با واقعبینی، نگاه و برخوردی صحیح با مشکلات داشته باشد.
گرفتاریهای زندگی در صحیفه سجادیه
یکی از منابع مهم و ویژه برای تغییر نگاه انسان به مشکلات، گرفتاریها و مسائل پیرامونی انسان، صحیفه سجادیه یا زبور آلمحمد(ص) است. صحیفه سجادیه را میتوان منظومه فکری ـ تربیتی امام سجاد(ع) دانست که در قالب دعا، به دنبال ایجاد نگرش و معنایی صحیح از زندگی است. از حمد و سپاس الهی و ترسیم صحیحی از سیره و روش زندگی پیامبر(ص) و یاران آن حضرت تا ترسیم سیمای حقیقی خضوع، فروتنی و تبیین معنایی اندوه را در بر میگیرد. این معارف، تبیینکننده منظومهای فکری و معنایی جامع است. در این میان، ایجاد نگرشی صحیح از گرفتاریها و مشکلات زندگی، جایگاهی ویژه در این سند بالادستی شیعه دارد. امام سجاد(ع) در چهار دعا به تبیین ابعادی از گرفتاریها در زندگی و بیان آثار آنها پرداخته است: ادامه مطلب...
آشنایی با واقعه عاشورا
عاشورا روز دهم ماه محرم است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال 61 هجری قمری است که با گاهشماری هجری خورشیدی این روز مطابق است با 21 مهر 59
در این روز امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا در جنگ با لشکر یزید به شهادت رسیدند و مسلمانان در آن روز سوگواری میکنند.
سابقه? سوگواری و برپایی عزاداری برای حسین بن علی (ع) به اولین روزهای بعد از عاشورا، در محرم سال 61 هجری میرسد.
اولین مراسم سوگواری را حضرت زینب (س) در مسجد کوفه بر امام حسین (ع) برگزار کرد. قبل از آن در کنار اجساد شهدا در کربلا برگزار شد.
روز دهم محرم، روز شهادت سالار شهیدان و فرزندان و اصحاب او در کربلا است.
عاشورا در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهای عید رسمی و ملی بوده و در آن روزگار، در چنین روزی روزه میگرفتند، روز جشن ملی مفاخره و شادمانی بوده است و در چنین روزی لباسهای فاخر می پوشیدند و چراغانی و خضاب میکردند.
در جاهلیت، این روز را روزه میگرفتند. در اسلام، با تشریع روزه رمضان، آن روزه نسخ شد.
در فرهنگ شیعی، به خاطر واقعه شهادت امام حسین (ع) در این روز، عظیم ترین روز سوگواری و ماتم به حساب میآید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر (ص) انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بیت (ع) این روز را خجسته شمرده به شادی میپرداختند، اما پیروان خاندان رسالت، به سوگ و عزا مینشینند و بر کشتگان این روز میگریند.
امامان شیعه، یاد این روز را زنده میداشتند، مجلس برپا میکردند، بر حسین بن علی(ع) می گریستند، آن حضرت را زیارت میکردند و به زیارت او تشویق و امر می کردند و روز اندوهشان بود.
از جمله آداب این روز، ترک لذتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگواری و گریه، تا ظهر چیزی نخوردن و نیاشامیدن، چیزی برای خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است. ادامه مطلب...
آب معدنی چیست؟
آب معدنی هر گونه آب طبیعی است که دارای حداقل 250 واحد در میلیون کل ماده جامد محلول باشد. این معیار از طریق آزمایش در آزمایشگاه ها تأیید می شود. در این آزمایشگاه ها یک لیتر آب را می جوشانند و در دمای 180 که کل آب تبخیر شد میزان مواد و نمک باقی مانده را بررسی می کنند.
میزان مواد باقیمانده از 250 تا 500 میلی گرم در لیتر آب به عنوان آب معدنی سبک در نظر گرفته می شود. بالاتر از 500 میلی گرم در لیتر به عنوان آب معدنی طبیعی یا بالا محسوب می شود. این نوع آب معدنی از منابع آب زیرزمینی در مناطق جغرافیایی حفاظت شده بدست می آید. این نوع آب صاف و درخشان بوده و حاوی هیچ گونه مواد معدنی افزودنی نمی باشد.
ترکیبات حاوی آب معدنی
در ترکیبات آب معدنی مقادیری از مواد و عناصر معدنی وجود دارد که در آب معمولی موجود نیست. این مواد شامل نمک های ید، ترکیبات آرسنیک، ترکیبات گوگرد دار، مواد رادیواکتیو و غیره می باشند.
ترکیبات آب های معدنی در جاهای مختلف باهم متفاوت است و این اختلاف به علت ترکیبات قشر زمین در نقاط مختلف است.
انواع چشمه های آب معدنی
چشمه های طبیعی آب معدنی در ارتفاعات بلند قرار دارند
آب های معدنی علاوه بر چشمه های طبیعی از چشمه های مصنوعی هم به دست می آیند. معمولا آب های معدنی خالص و طبیعی را مستقیما از چشمه ها داخل بطری های نیم لیتری و یا بزرگتر ریخته و برای مصرف به بازار عرضه می کنند.
انواع آب معدنی با توجه به سرچشمه های آب معدنی متفاوت هستند. سرچشمه های آب معدنی دو نوع هستند.
سرچشمه های عمیق
این نوع سرچشمه ها در ارتفاعات عمیقی از سطح زمین قرار دارند. در این نوع سرچشمه ها آب را از اعماق زمین به بیرون استخراج می کنند. این نوع سرچشمه ها معمولا در درون کوه های آتشفشانی قرار دارد و در سطح دنیا تنها تعداد کمی از این نوع سرچشمه ها وجود دارد. این نوع سرچشمه ها دارای ویژگی های خاص و منحصر به فردی هستند.
سرچشمه های سطحی
این نوع سرچشمه ها در ارتفاعات کمی از سطح زمین قرار دارند که خود به چند دسته تقسیم می شوند و شامل سرچشمه هایی می باشند که آب آنها از سفره های آب زیرزمینی و یا از طریق آب های جاری حاصل از باران و برف به دست می آید.
آب هایی که از سرچشمه های کم عمق و سطحی استخراج می شوند نسبت به آب های عمیق از کیفیت کمتری برخوردارند زیرا اینگونه آب ها به سطح زمین نزدیک تر هستند و در معرض آلودگی ها قرار دارند.
فرایند تولید آب معدنی
در روند تولید آب معدنی برای جدا کردن مواد معلق در آب،آب استرلیزه میشود
برای پر کردن آب از چشمه های معدنی نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که این نوع آب ها قبل از توزیع باید مرحله ای از سالم سازی را بگذراند اما در طی این پروسه در ترکیبات شیمیایی این نوع آب ها هیچ گونه تغییری ایجاد نمی شود. پر کردن آب معدنی شامل مراحلی است که به صورت مرحله به مرحله راجع به آن توضیح داده می شود.
در مرحله اول ابتدا آب از منابع طبیعی با رعایت کامل اصول بهداشتی به منابع ذخیره آب منتقل می شود. در این بخش مواد خارجی سنگین ته نشین شده و آلودگی های اضافی از آن جدا می شود.
فیلتر کردن آب
بعد از اینکه آبهای معدنی از چشمه ها به منابع ذخیره آب منتقل شد و مواد اضافی آن ته نشین شد، برای جدا کردن مواد معلق موجود در آب، آب را از فیلتر های شنی مخصوص عبور می دهند. طی این فرایند ناخالصی های موجود در آب فیلتر شده و از آن حذف می شوند. سپس اگر آب دارای رنگ و یا بوی غیر طبیعی بود طی مراحلی اقدام به از بین بردن آن می کنند.
استرلیزه کردن آب
بعد از فیلتر کردن آب از طریق عبور دادن از یک فیلتر شنی مخصوص و حذف ناخالصی های درشت در این مرحله نوبت به برطرف کردن آلودگی های احتمالی میکروبی و بهداشتی کردن آب با استفاده از سیستم یو وی می باشد. برای این کار آب با یک فشار معینی از یک بستر نور فرابنفش عبور داده می شود و در این فرایند هر نوع آلودگی میکروبیولوژی آن از بین می رود و آب صد درصد استریل و آماده پر کردن می شود.
امین رحیمی: خیلیها نمیدانند که فقط آزادگان نبودند که بازگشتند؛ مفقودالاثرها هم بودند. ماجرا چه بود؟ نام 18 هزار ایرانی در اردوگاههای عراق ثبت شده بود و حدود20 هزار نفر هم بودند که از نامردی بعثیها، نامشان ثبت نشده بود و در ایران مفقودالاثر محسوب میشدند. اما هنگام مبادله بزرگ، تازه اسمشان در فهرست صلیب سرخ ثبت شد و چه دلها که پرکشید از شنیدن خبر زندهبودن پدری یا برادری یا فرزندی یا عزیزی.
عاقبت از 26 مرداد به مدت حدود 30 روز و در 29 مرحله 38 هزار ایرانی در مقابل 40 هزار عراقی مبادله شدند و گروه گروه آزاده باز میگشت و چه روزهایی؛ همه تلخیهای جنگ تحمیلی از دل مردم رفت انگار. شیرینترین خاطره دهه شصت در ذهن خیلیها همین روزها بود؛ کوچههایی که چراغانی بود و بچهمحلهایی که باز میگشتند و دیدارها با آشنایان. از همه خوشحالتر آزادگان بودند شاید که با اتوبوس میآمدند و از مرز که رد میشدند اتوبوس ایستاده، نایستاده میپریدند روی زمین و بوسه بر خاک وطن حتما برایشان جانی دوباره بوده پساز آنهمه رنج و شکنجه و انتظار. و انتظار را فقط خدا میداند که چقدر سخت است و فقط برای بندگان شایستهاش میپسندد خدا انتظار را. برای آزادگان ایران هم پاداش انتظار اینکه اول از همه با خاک وطن دیدار میکردند که بهترین دیدار است دیدار وطن؛ در غریبی مانده میداند این را فقط و خدا فقط.
آنهایی که نرفتند، آنهایی که سوغاتی بردند
بازگشت آزادگان به میهن را روی دیگر سکهاش را هم خیلیها نمیدانند. طرف دیگر ماجرا عراقیهایی بودند که میرفتند و دل نمیکندند! بیش از 7 هزار نفرشان به صورت کتبی به صلیب سرخ اعلام کردند که دیگر باز نمیگردند و در ایران میمانند و 3 هزار نفرشان هم به صلیب سرخ اعلام نکردند ولی به عراق بازنگشتند و ماندند. چرا؟ چشم پوشیدند روی دیدار خانواده و بستگان و عزیزان و بازنگشتند به کشوری که بعثیها بر آن حکم میراندند و خو گرفته بودند و دل بسته بودند به مهماننوازی ایرانیها؛ امید داشتند به ایران که وطنشان باشد و مردم ایران که همسایهشان باشند. چه دیده بودند؟ در اردوگاههای ایران دیده بودند آیین مسلمانی را و زخمهایشان درمان شده بود و 20 هزار نفرشان سواد آموخته بودند یا مهارتی برای کسب درآمد یادگرفته بودند و نجار و خیاط و تعمیرکار شده بودند و بیشاز 950 نفرشان حافظ کل قرآن کریم شده بودند و 6 هزار نفرشان حافظ بخشی از کتاب خدا. آنها هم که رفتند با خاطره خوب رفتند و به رسم مهماننوازی سوغات هم بردند از ایران؛ از کَرَم ایرانیها اینکه یکدست کتوشلوار و کفش نو پوشاندند به تن اسرای عراقی و یک ساک دادند دستشان پُر از شیرینی و صنایع دستی و سوغات ایرانی.
آزادگان در نامههایشان چه مینوشتند؟
حالا برگردیم به آزادگان ایرانی. چگونه بودند در اردوگاههای عراق و روحیهشان چگونه بود؟ بهترین توصیف را رهبر انقلاب همان سال 1369 بیان کردند و حقیقتی آشکار شد که بهترین حُسنختام است و بهترین سرآغاز است برای فرهنگ آزادگی: «ما نامههایی از بعضی از آزادگان در طول این دو سالِ بعد از آتشبس تا امروز داشتهایم که به خانوادههایشان مینوشتند. وقتی خانوادهها میفهمیدند که ما مخاطب هستیم، نامهها را میآوردند و به ما میدادند. من هم برای خیلی از این نامهها جواب مینوشتم. مینوشتند که شما برای آزادی ما، به دشمن باج ندهید. این را اسیر مینوشت. این، برای یک ملت، خیلی مهم است که اسیرش در دست دشمن، بهجای اینکه مثل انسانهای بیایمان، مرتب التماس کند که بیایید من را آزاد کنید، نامه بنویسد که من میخواهم با سربلندی آزاد بشوم؛ نمیخواهد بهخاطر آزادی من، پیش دشمن کوچک بشوید. اینها را ما داشتیم. اینها جزو اسناد شرف ملی ماست و تا ابد محفوظ خواهد بود.
از طرف خانوادهها و ملت هم همینطور بود. با اینکه پدران، مادران، همسران و فرزندان سخت میگذراندند اما هرگز مشکلی برای مسئولان درست نکردند و فشار نیاوردند. میفهمیدند که مسئولان تلاش میکنند، تا اسرایشان با سربلندی و افتخار آزاد بشوند؛ همین کاری که خدای متعال پیش آورد، کمک کرد و شد. این هم کار خدا بود. هرچه ما پیشرفت داریم، کار خدا و تدبیر و اراده الهی است. ماها هیچکارهایم. البته برادران عزیز ما در دولت، خیلی زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ اما لطف خدا، اشاره و اراده الهی، همه کارها را روبهراه کرد و جادهها را هموار نمود. کار خدا بود، بعد از این هم همینطور است».
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، حجتالاسلام مسعود عالی در مراسم عزاداری دهه اول هیأت ریحانةالحسین (س) به چند شبهه در خصوص عزاداری و حرمهای اهل بیت (ع) و دوران کرونا مطرح است، پاسخ داد و اظهار داشت: گاهی شبهه میکنند: مگر حرمهای معصومین (ع) و هیأتهای عزاداری که جلوهای از حرمهاست، دارالشفاء نیستند؟ اینجا مریضی در کار نیست. چرا باید رعایت کنیم؟ یا در شبهه دیگری میگویند مگر در گذشته شیعیان برای زیارت اباعبدالله الحسین (ع) دست و پا میدادند و حتی جان میدادند، پس چرا ما باید عقبنشینی کنیم و بترسیم از جان خود و مجالس را محدود کنیم؟
وی افزود: این شبهات را یا افرادی مطرح میکنند که غرض ندارند و یا افرادی هستند که غرض و مرض دارند.
خدا در دنیا با دو اسباب کار میکند
عالی گفت: خداوند متعال در دنیا کارهای خود را با دو اسباب پیش میبرد؛ هم با اسباب مادی و هم با اسباب معنوی کارهای بندگان را پیش میبرد. به طور مثال، انسان اگر رزق یا علم میخواهد باید زحمت بکشد و کار کند تا به آنها دست پیدا کند. اگر بیماری دارد و دنبال شفاست، باید سراغ دکتر و درمانگاه برود و اینها همه اسباب است.
سنت خداوند چگونه است؟
این سخنران مذهبی تصریح کرد: این سنت خداست که هرچیزی را به وسیله اسباب به انسان میدهد و این تغییر نخواهد کرد و برای انبیاء نیز همین گونه بوده است. یکی از انبیاء الهی مریض شد و به خداوند فرمود: توکل بر تو میکنم تا خودت که مریضی دادی، خودت هم شفا دهی. پروردگار فرمود: هزار سال هم بنشینی شفا نمیدهم تا سراغ آن گیاه بروی و خود را درمان کنی. آن را هم من حکیمانه قرار دادهام. ما نباید خیال کنیم که اسباب مادی مسئلهاش از خداوند جداست و تنها مسائل معنوی مرتبط با خداست. خدا به پیامبر خود هم میفرماید تا خود را به وسیله اسباب مداوا کند.
عالی افزود: نه اسباب معنوی جای اسباب مادی را میگیرد، یعنی اینکه دعا و مناجات را کنار بگذاریم و صرفاً سراغ دکتر برویم، نه اینکه برای کسب علم سراغ مدرسه و دانشگاه نرویم و تنها توسل کنیم.
اسباب معنوی و مادی جای یکدیگر را نمیگیرند
وی افزود: گاهی اسباب مادی که حاصل علم بشر است، جواب نمیدهد و باید سراغ معنویات برویم. بنابراین اسباب معنوی و مادی جای یکدیگر را نمیگیرند. اگر کسی تنها بخواهد با دعا علم و روزی به دست بیاورد، خداوند به او نمیدهد. در روایت داریم یکی از جاهایی که خداوند دعا را اجابت نمیکند این است که انسان جای استفاده از اسباب مادی موجود، صرفا دعا کند، در این صورت خدا اجابت نخواهد کرد.
عالی گفت: در سوره هود داریم که حضرت هود به امت خود میگوید: «وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى? قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛ و ای قوم، از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید تا از آسمان بر شما رحمت فراوان نازل گرداند و بر قوت و توانایی شما بیفزاید، و زنهار به نابکاری و عصیان روی مگردانید.» یعنی زمانی که دعا و استغفار کنید نیروی معنوی به نیروی مادی اضافه میشود و دو نیرو خواهید داشت. سنت الهی این است که با این دو اسباب در دنیا کار میکند.
این سخنران مذهبی گفت: زمانی که امیرالمومنین (ع) ضربت خورد، امام حسن و امام حسین (ع) پزشک یهودی برای او آوردند و ایشان هم رد نکردند و آن طبیب هم کار خود را انجام داد.
مگر حرم و هیأت دارالشفا نیست، چرا ماسک بزنیم؟
وی افزود: برخی میگویند مگر حرم و هیأت دارالشفا نیست، آنجا کسی مریض نمیشود، چه نیازی به رعایت هست؟ پاسخ این است که در اینجا اسباب معنوی وجود دارد اما اسباب معنوی جای اسباب مادی را نمیگیرند. در این شرایط حفظ فاصله و ماسک زدند اسباب مادی برای حفظ سلامتی است و اسباب معنوی آنها کم نمیزد. اگر رعایت نکنیم، حتی در حرم معصوم (ع) و هیأت بلا سر ما میآید. مگر در مسجد ارک آتشسوزی نشد و 70 نفر از بین نرفتند؟ در حرم امام رضا (ع) مگر چندسال قبل بمب نگذاشتند؟ باید در این مکانها مراعات صورت میگرفت تا اتفاق رخ ندهد. شکی در دارالشفا بودن این اماکن نیست، اما خود خداوند میفرماید برای اینکه اسباب معنوی را بدهم، باید اسباب مادی را رعایت کنید.
عالی گفت: در شبهه دوم میگویند مگر زمانی برای زیارت امام حسین (ع) جان نمیدادند، دست و پا قطع نمیشد، چرا باید حالا رعایت کنیم؟ برای امام حسین (ع) باید خطر را به جان خرید. این مغالطه دارد. زمانی که شیعیان برای زیارت جان خود را میدادند، دشمنان اسلام با اصل دستگاه مخالف بودند و شیعیان با جانشان حفظ میکردند، اما در این شرایط چه کسی به دنبال تعطیل شدن هیأت است؟ میگویند هیأتها باشد، اما با فاصله و رعایت. بنابراین این مغالطه است که زمان حال را با آن دوران مقایسه کنیم.
همین یک جمله معروف از امام خمینی(ره) که « محرم و صفر، اسلام را زنده نگه داشته است» کافیست تا بدانیم شیعیان و حتی بسیاری دیگر از مسلمانان با زنده نگهداشتن ایام شهادت امام حسین(ع) به دین و به مسلمانی خود قوام میدهند. بسیاری از ما از کودکی در کنار والدین خود در هیئتها و تکایا و دستههای عزاداری بزرگ شدیم و کمکم منش و روش امام حسین(ع) را با گوش سر شنیدیم و با گوش جان درک کردیم. برای «بچههای هیئتی» بعد از اینهمه سال سخت است که ایام محرم را در خانه بنشینند و با سیل عزاداران حسینی، دل و جانشان را به سبک هر سال، در محرم صفا ندهند. اما گاهی آزمایشها و امتحانات الهی از آنچیزی که تصور میکنیم هم سختتر است.
دو سالی است که خدا اراده ما عزاداران امام حسین(ع) را در برپایی اجتماعات عزاداری به هم زده است. شاید این بر هم زدن ارادهها به این خاطر بوده است که یک بار دیگر نسبت حضورمان در این مراسمات را با نسبت منش و روش صاحب عزا مقایسه کنیم و مرور کنیم که در این سالها چه چیزی از خادمی و حضور در مراسمها برای خود توشه جمعآوری کردهایم. از سر عادت بودهایم یا اخلاص، رفع تکلیف یا ادای احترام و یا منویات خودمان برایمان اولویت بوده است یا خودسازی و شناخت از اباعبدالله(ع)؟
وقتی عزاداری در حسینه امام خمینی(ره) تعطیل شد
رفتار و گفتار بزرگان دین همیشه برای دینداران الگو بوده است. اگر درباره آدابی از دین اختلافی بین دینداران وجود داشت، رفتار مرجع و عالم و بزرگ شهر اختلاف را حل میکرد و نشان میداد که رفتار کدام یک به سبک زندگی دینی و اسلامی نزدیکتر است.
رهبر معظم انقلاب سال گذشته مراسمهای عزاداری هرساله در حسینه امام خمینی(ره) را تعطیل کرده و با دعوت از یک مداح خودشان به صورت انفرادی پای روضه و سینهزنی نشستند.
تعطیل کردن عزاداریهای پرشور حسینه امام خمینی(ره) الگوی خوبی بود که بدانیم رعایت دستورالعملهای بهداشتی در زمینه عزاداری بر امام حسین(ع) استثنابردار نیست.
رهبر انقلاب، امسال نیز در پیامی به رعایت دستورالعملهای بهداشتی در ایام محرم تاکید کردند و گفتند: « در عزاداریها معیار آن چیزی است که ستاد ملی کرونا اعلام میکند. بنده هرچه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیه و تأکید من به همه عزاداران، هیئتها، منبریها و مداحان نیز این است که ضوابط ستاد ملی کرونا باید رعایت شود؛ چرا که اگر همین مقدار مراقبت و کنترل هم سست شود، فاجعهای بزرگ پدید خواهد آمد.
در واقع در همین بزنگاههاست که باید از خودمان بپرسیم در دینداری خود پیرو چه کسی هستیم؟ خواسته دل و آنچه خودمان فکر میکنیم درست است با رفتار و سیره بزرگان دینی و اعتقادی که عمری را در شناخت و شناسندن دین به مردم صرف کردهاند؟
هیئت جای رشد عقلانیت است
برخی تصور میکنند در دستگاه امام حسین(ع) همه چیز باید با خواسته دل انجام بشود. درست است که اخلاص بعد مهمی از عزاداری است، اما مخلص بودن هیچوقت در برابر عقلانیت نیست و کنار گذاشتن عقل در مسیر عزاداری برای امام حسین(ع) شایسته شان ایشان هم نیست.
آیتالله «محمد جواد فاضللنکرانی» رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم دریک نشست علمی درباره لزوم سلامتی نفس با احیای شعائر دینی میگویند: « آنچه از کلمات فقها استفاده میشود این است که بر هر مسلمان و شیعه ای لازم است که عزاداری کند ولی کیفیت آن به اختلاف ازمنه و امکنه و شرایط و عرف هرجایی مختلف میشود، فقها تنها تأکید دارند که مجلس عزاداری نباید همراه با امور حرام باشد مثلا آلات موسیقی حرام جایز نیست که با عزاداری همراه شود.»
عضو جامعه مدرسین قم میافزاید: « از آن طرف نمی توانیم بگوییم هرکسی به دلیل فرار از گرفتاری به کرونا وارد مجلس امام حسین(ع) نمیشود، شور حسینی ندارد؛ امروز دین نمی گوید که شور حسینی یعنی تجمعات غیرصحیح برای عزاداری بلکه باید ضوابط رعایت شود و خالصانه انجام شود و هرچه ادب و خضوع انسان بیشتر شود ارزش بیشتری دارد»
ایشان همچنین درباره کسانی که میگویند ویروس و بیماری به مجالس مذهبی راهی ندارد گفتند: « ائمه قدرت جلوگیری از مریضی را داشتند ولی این کار را نمی کردند؛ کسانی که میگویند: حرم دارالشفا است، آیا خود ائمه می گفتند وقتی مریض شدید بیایید سراغ ما و پیش پزشک نروید؟ آیا اصحاب ائمه وقتی مریض می شدند اول سراغ طبیب می رفتند یا امام؟ بله ائمه اطهار(ع) در آن روز و امروز برخی اوقات برای این که کرامت و مقام خودشان را ثابت کنند این گونه معجزه هایی دارند که البته در برابر مقام آنها بسیار ناچیز و کوچک است.» ادامه مطلب...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
نسخه چاپی نخستین شاهنامه مصور جهان رونمایی شد
یک واحد مسکونی به خانواده جان باختگان معدن طبس اهدا می شود
همبستگی مسلمانان
مسابقه بهتری دلنوشته برای سید حسن نصرالله
جنایات اسرائیل نتیجه عدم وحدت میان مسلمانان است
محروم شدن شیطان در روز 17 ربیع الاول
رسانه عبری: موشک یمن 2000 کیلومتر را در 15 دقیقه طی کرد
از حمله حزبالله به مواضع صهیونیستها تا درخواست بازداشت نتانیاهو
شهید مدنی اسوه اخلاق برای همه مردم بود
[عناوین آرشیوشده]